سياست در حكمراني اسلامي در انديشه ناصر خسرو

…….

يكي ازموضوعاتي كه شاعران در زمانه خود بدان پرداخته‌اند، توجه به جامعه و بازتاب مشكلات آن  در شعرشان بوده است؛ به ويژه شاعري چون ناصر خسرو كه از شعراي دربار پادشاهان بوده و پس از تحول روحي بعنوان منتقد، ساختارحكومت سلاطين وعملكرد آنان از خود آثار فاخري به جا گذاشته است. هدف اين جستار بررسي سياست در حكمراني اسلامي بر اساس انديشه ناصر خسرو در قصايدش است. پژوهش بر اين مسئله شكل گرفته است كه ناصر خسرو چه نگرشي به موضوعات سياسي و اجتماعي در حكمراني اسلامي داشته است وبه  موضوعات سياسي_ اجتماعي به چه ديدي نگاه مي كرد ؟ و چگونه نگاه انتقادي را در قصايد خود به تصويركشيده‌است ؟روش كار توصيفي تحليلي بوده است و ابزار گردآوري اطلاعات آن به روش كتابخانه اي وبرگه نويسي(فيش برداري) صورت گرفته است.يافته‌هاي پژوهش حاكي از اين است كه موضوعات سياسي_اجتماعي از ديدگاه ناصرخسرو حاصل نقش حاكمان و كاركردهاي منفي آن هاست ؛ نقد ناصر خسرو مربوط به ساختارها و كاركردهاي حاكمان است كه موجب فساد، ظلم وتعدي شده اند وناصر خسرو با دقت و شدت به نقد آنان پرداخته است . نتيجه اينكه ناصر خسرو از شاعران آگاه وخردمندي بوده‌است كه با شهامت خود دراصلاح رفتارسياسي حاكمان ودستگاه  حكومتي زمان خود گام‌هاي بلندي برداشته‌است.

……………