مقايسه عملكرد الگوريتم­ هاي مولفه­­ هاي اصلي (PCA) و كرنل مولفه­ هاي اصلي (KPCA) در تحليل داده­ هاي ژئوشيميايي

در روش PCA استاندارد با انتقال داده ­هاي ژئوشيميايي به كمك يك رابطي خطي به فضايي با بعد كمتر مي­ توان عناصر هم پاراژنز، فاكتورهاي مرتبط با كاني­ سازي و آنومالي­ هاي ژئوشيميايي چندعنصري را مشخص نمود. در حالتي كه ساختار داده ­ها پيچيده باشد، بايستي اين انتقال توسط روابط غيرخطي همچون روش كرنل PCA صورت گيرد. پياده ­سازي روش PCA بر روي نتايج تجزيه شيميايي 14 عنصر در 61 نمونه­ ي ژئوشيميايي مرتبط با كاني­ سازي در سنگ ­هاي اولترابازيك و بازيك در محدوده اكتشافي برزج در استان خراسان جنوبي نشان داد كه چهار مولفه­ي اصلي اول حدود 95 درصد از تغييرپذيري داده ­ها را توجيه مي ­نمايد. به طوري كه PC1 در مركز و بخش شمال ­غربي محدوده، PC2 در بخش جنوبي محدوده، PC3 در بخش مركزي محدوده و PC4 در بخش شرقي و تا حدودي غربي محدوده آنومالي­ هاي ژئوشيميايي نشان مي ­دهند. در حاليكه، در روش كرنل PCA فقط دو مولفه ­ي اصلي اول ساختار اصلي داده­ ها را پوشش مي ­دهند. مولفه­ ي اصلي اول در بخش مركزي و شمال­غربي محدوده بر روي سنگ­ هاي پريدوتيتي و مولفه ­ي اصلي دوم در بخش جنوبي محدوده مطالعاتي بر روي سنگ ­هاي دگرگوني آنومالي ژئوشيميايي دارند. از آنجا كه آنومالي بدست آمده در روش كرنل PCA كوچكتر و با شواهد زمين­ شناسي سطحي بيشتر مطابقت دارد مي­توان استفاده از روش كرنل مولفه ­هاي اصلي را پيشنهاد نمود.