چكيده فارسي :
رشد دانش در زمانهاي اخير بسيار سريع بوده، به گونه اي كه در قرن بيستم، 80 درصد يافته هاي فناوري و دانش و نيز 90 درصد تمام دانشها و اطلاعات فني، در جهان توليد شده است و هر پنج سال و نيم، حجم دانش دو برابر ميشود. اين در حالي است كه عمر متوسط آن، كمتر از چهار سال است. به اين ترتيب، اين تحول باعث ايجاد نگرش جديدي در مديريت با نام مديريت دانش است. امروزه دانش به عنوان «منبعي» ارزشمند و استراتژيك و نيز يك «دارايي» مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با كيفيت مناسب و اقتصادي، بدون مديريت و استفاده صحيح از اين منبع ارزشمند، امري سخت و بعضاً ناممكن است. در اين نگرش، دانش همچون منبعي ارزشمند در كنار منابع كار، زمين و (سرمايه كه پيشتر در اقتصاد مورد توجه بود) به عنوان دارايي پرمايه مطرح شده است. در چنين ساختاري، ديگر صنعت، محور نيست، بلكه محور، دانش است كه در آن، دانشگران (يا دانشكاران، دانشوران) به كار مشغولند. با توجه به اهميت دانش در دنياي امروز، لازم است قبل از ورود به بحث اصلي مديريت دانش، به مفاهيم مرتبط با آن پرداخته شود. از اينرو در اين مقاله كليات و مفاهيم مرتبط با مديريت دانش به تفصيل مورد مطالعه قرار مي گيرند.