زن و عدالت در دنياي معاصر

مسأله مقاله حاضر بررسي مسأله عدالت در حوزه زنان در دنياي معاصر است. در دنياي معاصر مسأله عدالت به ويژه در حوزه زنان داراي اهميت فراواني است. دنياي معاصر به معناي دوران پست مدرن است، عصر حاضر به مباحثي درباب عدالت در حوزه بانوان پرداخته است كه با دوران سنتي متمايز است. اگرچه مسأله مدنظر در چند دهه اخير مورد توجه اكثر مردمان جهان قرار گرفته است و مطالعات و تحقيقات بسياري از اين منظر صورت گرفته است، قانون‌ها و فرهنگ‌هايي هم وضع يا تغيير يافته است اما هنوز داراي چالش‌ها‌يي است كه براي رفع آنان نياز به دقت و تامل بيشتري است. لذا دنياي معاصر داراي ويژگي‌هاي خاصي است كه اين خصوصيت‌ها سبب شده است تا چالش‌ها‌يي در زمينه عدالت و بانوان پديد آيد؛ چالش‌ها‌يي كه نشات گرفته از نوع نگاهي است كه به عدالت و بانوان شده است؛ كاركرد‌هاي نامناسب ما را به اين تامل واداشت تا مقاله‌اي براي ارائه راهكار‌هاي حل معضلات اين نوع نگرش، به كتابت در آوريم. پژوهش حاضربه علت اهميت حقوق زنان ساحت بررسي و تحقيقات خود را متمركز بر روي موضوع زنان و عدالت براساس تحليل عقلي فلسفي قرار داده است. ستم ديدگي و بي بهره گي زن از حقوق بشر صرفاً براي دوران جاهليت گذشته نيست؛ بلكه در دوران علم و تكنولوژي هم شاهد آن هستيم. بعضي از ابعاد ستم ديدگي زن عبارتند از: زن، بازيچه سرمايه داران؛ زن بازيچه مردان بي بند و بار؛ زن كالاي تجاري؛ زن در بند مد گرايي. اسلام حدود 1400 سال پيش با توجه به فطرت مقدس زن و مرد حق‌هايي را براي هر كدام تببين كرده است كه قابل تامل است.