شماره ركورد كنفرانس :
5275
عنوان مقاله :
علت بي علاقگي دانش آموزان به بخش تاريخ اسلام در كتاب مطالعات اجتماعي
پديدآورندگان :
شمس الدين قطرم فائزه دانشجو، كارشناسي ارشد رشته پژوهش علوم اجتماعي، دانشگاه يزد، دبير آموزش و پرورش ناحيه 2 , فروتن فاطمه دانشجو، كارشناسي ارشد رشته پژوهش علوم قرآن و حديث، دانشگاه يزد، دبير آموزش و پرورش ناحيه 2 , خدابخشي ربابه دبير آموزش و پرورش ناحيه2يزد
كليدواژه :
بي علاقگي تحصيلي , تاريخ اسلام , مطالعات اجتماعي
عنوان كنفرانس :
چهارمين همايش ملي آموزش علوم اجتماعي
چكيده فارسي :
در حوزه آموزش و پرورش، كتب مطالعات اجتماعي دبيرستان به عنوان يكي از منابع مهم درسي براي دانشآموزان به كار ميرود. اين منابع بايد واقعيتها و مسائل اجتماعي را به گونهاي ارائه دهند كه دانشآموزان بتوانند آن را در قالبي متعادل و جامع، درك و تحليل كنند. بنابراين با توجه به اهميت اسلام به عنوان دين رايج در جوامع بسياري از كشورها، ضرورت بررسي ميزان توجه به اين دين بزرگ الهي در كتب درسي اجتماعي مطرح است. بي علاقگي تحصيلي موجب احساس درماندگي، تحريك پذيري و نااميدي در دانش آموزان و درنتيجه، كاهش پيشرفت تحصيلي آنان مي شود؛ از اين رو، بررسي عوامل موثر بر بي علاقگي تحصيلي دانش آموزان در هر درسي ضرورت دارد. پژوهش حاضر با هدف اصلي بررسي عوامل موثر بر بي علاقگي دانش آموزان نسبت به درس مطالعات اجتماعي در قسمت تاريخ اسلام، انجام شد. در اين پژوهش با استفاده از روش كتابخانه اي و توصيفي-تحليلي به بررسي علت بي رغبتي فراگيران به تاريخ اسلام در كتب مطالعات به ويژه پايه هشتم پرداختيم. در اين خصوص، نتايج پژوهش حاكي از آن است كه عدم استفاده از روش هاي نوين در تدريس، كمبود زمان، عدم تقويت مهارت معلمان با ذوره هاي ضمن خدمت كارآمد، محتواي آموزشي حجيم و ثقيل و نبودن امكانات آموزشي منجر شده كه دانش آموزان نسبت به بخش تاريخ اسلام بي علاقگي خود را نشان دهند.