واكاوي منزلت پهلوانان در نگاره رزم رستم و اسفنديار شاهنامه 958 ه.ق پاريس از منظر فرم پوشاك

اسطوره‌ها در بردارنده آيين‌ها و اعتقادات ارزنده جوامع هستند كه در گذر زمان گاه رشد مي‌كنند و گاه نابود مي‌شوند، ميزان تداوم اسطوره‌ها نمادي از ارتباط تنگاتنگ فرهنگ زيستي بشر با اساطير است. شاهنامه فردوسي اثر ادبي ارزنده است كه به اساطير ايراني نيز پرداخته است. رستم و اسفنديار دو اسطوره ايراني بلندآوازه هستند كه در نبردي مقابل يكديگر قرار مي‌گيرند و اسفنديار با چوب گزي كه رستم به سوي چشمانش مي‌اندازد جهان را بدرود مي‌گويد و ازآن‌پس رستم نيز روي خوش‌بختي را نمي‌بيند. متون مختلف ديدگاهي متمايز نسبت به شأن منزلت رستم و اسفنديار در نبرد مزبور دارند. در آثار هنري نيز نسخ مصور شاهنامه برگرفته از متون خلق شده‌اند. ازآنجاكه بخشي از يك نگاره، پوشاك پيكره‌ها مي‌باشد كه ارتباطي نمادين با منزلت افراد در آثار مذكور دارد. در پژوهش پيش‌رو نگاره رزم رستم و اسفنديار در شاهنامه 953 ه. ق پاريس به جهت داشتن وضوح تصوير در واكاوي پوشاك موردبررسي و تحليل قرار گرفته است. «سؤال اين است كه هنرمند شاهنامه 953 ه.ق پاريس چگونه از فرم پوشاك در القاي منزلت رستم و اسفنديار در نگاره رزم رستم و اسفنديار را بهره برده است؟» نگارندهء مقاله حاضر فرض بر آن دارد كه هنرمند شاهنامه 953 ه.ق پاريس شأن منزلت رستم و اسفنديار را به‌عنوان دو اسطوره والامقام حفظ نموده و آن را از طريق پوشاك به مخاطب اثر خويش القاء مي‌كند. هدف از پژوهش پيش‌رو بررسي شأن منزلتي رستم و اسفنديار از منظر فرم پوشاك در شاهنامه 953 ه.ق پاريس است. يافته‌هاي تحقيق در مطالعات اسطوره‌شناسي و جامعه‌شناسي كارآمد خواهد بود. اين پژوهش ماهيتي تحليلي- اسنادي دارد و شيوه گردآوري اطلاعات كتابخانه‌اي مي‌باشد. نتايج تحقيق بر اين نكته اذعان دارد كه هنرمند شاهنامه 953 ه.ق پاريس همچون فردوسي منزلت رستم و اسفنديار را يكسان دانسته و سعي بر هويدا ساختن شأن مقامي رستم و اسفنديار با توجه به ويژگي‌هاي وجودي اسطوره‌اي آنان از طريق فرم پوشاك آنان داشته است.