ارتباط ابعاد مديريت دانش و عملكرد سازمان با ميانجي توانمندسازي كاركنان

هدف از تحقيق حاضر بررسي ارتباط ابعاد مديريت دانش و عملكرد سازماني با ميانجي توانمندسازي كاركنان شركت فولاد بود. اين پژوهش از نوع توصيفي-همبستگي مي باشد. جامعه آماري اين تحقيق كاركنان پروژه هاي شركت فولاد بوده و ميزان نمونه آماري بر اساس فرمول كوكران 167 برآورد گرديده است. ابزار تحقيق سه پرسشنامه مديريت دانش و عملكرد سازماني و توانمندسازي كاركنان سازمان بوده و ميزان پايايي تحقيق با استفاده از روش آلفاي كرونباخ كه بالاي 70 درصد بودند و تعيين گرديد كه نشان دهنده همبستگي دروني ابزار تحقيق مي باشد. در قسمت تحليل داده‌ها به بررسي فرضيه‌ها و سوالات تحقيق پرداخته شد. براي بررسي فرضيات از همبستگي اسپيرمن و تاوي-بي كندال (متغيرها كمي غير نرمال) و رگرسيون استفاده شد. همچنين براي بررسي نرمال بودن متغيرها از آزمون كولموگوروف- اسميرنوف يك نمونه‌اي (K-S) استفاده شده است. براي تجزيه و تحليل داده‌ها از نرم‌ افزار spss ويراست 19 استفاده شد و سطح معني داري 05/0 در نظر گرفته شد. نتايج حاصل از تحقيق نشان داد بين مديريت دانش و عملكرد سازماني در پروژه هاي شركت فولاد رابطه معنا داري وجود دارد و با افزايش مديريت دانش، عملكرد سازماني افزايش پيدا مي-كند. به همين منوال بررسي نتايج تحقيق نشان داد كه بين هر يك از مولفه هاي خلق دانش، ذخيره دانش، بكارگيري دانش و نشر دانش با عملكردسازماني در پروژه هاي شركت فولاد رابطه ي معناداري وجود دارد و با افزايش هر يك از آنها عملكرد سازماني افزايش مي يابد.