نقش فرهنگ بر نهادينه شدن عدالت از ديدگاه اسلام

در اين مقاله رابطه فرهنگ و عدالت به عنوان دو مقوله مهم و تاثير گذار بررسي شده است. فرهنگ به معناي شيوه زندگي انسان است و فعل و انفعالي است كه حيات سياسي و اجتماعي ، فردي به ويژه روان انسان ها در مي گيرد. و به همين خاطر دغدغه فكري هميشگي مردم و انديشه ورزان و كارگزاران سياسي و فرهنگي بوده است. با مراجعه به مفهوم حقوق طبيعي حقوقي است كه خداوند و آفرينش در وجود انسان به وديعه نهاده است معنا مي شود. عدالت اعطاي حق هر صاحب حق به خود او تلقي مي شود. هر استعداد خدادادي كه در انسان وجود دارد مبناي يك حق طبيعي است كه مجموعه آن حقوق طبيعي انسان را مي سازد وبقا و استمرار جوامع انساني و بويژه انساني را مي توان گفت مشروط برعدالت است . مسايل مهمي چون چيستي عدالت و فرهنگ و نوع نسبت اين دو با هم و به چه كار هم مي آيند. بويژه اين مسأله كه عدالت در تعاملات فرهنگي چه نقش و كاربرد عملي مي تواند داشته باشد، از مهم ترين مسايل فكري است كه در اين مقاله به آن مي پردازيم.