شماره ركورد كنفرانس :
5200
عنوان مقاله :
خواجة خواجگان، ابوالفضل بيهقي
پديدآورندگان :
آرزو عبدالغفور وزارت امورخارجه- افغانستان
كليدواژه :
تاريخ بيهقي , خرد نقّاد , لطافت بياني , سالنامة پارسي.
عنوان كنفرانس :
يازدهمين همايش ملي بزرگداشت ابوالفضل بيهقي
چكيده فارسي :
تاريخ چگونه داستانشدن انسان است. بيان اين چگونگي، انديشة ژرف، وجدان ناب وارستگي ناياب و خامة خروشان ميطلبد تا فراز و فرود زندگي انسان را در قلمروي كه استبداد و انسداد سياسي سيطره دارد، به تصوير كشد. سخن گفتن و بهراستي نبشتن، افزون بر خردِ ايمانبنياد و خردِ نقّاد، نيازمند تخيّل موّاج است تا كژتابيهاي روزگار را چنان بنگارد كه سربردارنشود و بردارشدن حسنك وزير از چشم آيندگان پوشيده نماند. ابوالفضل بيهقي نماد چنين ايمان، خرد و تخيّلي است. بايد بر متولّيان فرهنگ، غمگنانه گريست كه در گذار چندين قرن به خواجة خواجگان ويزاي ورود به قلمرو سالنامة پارسي ندادهاند. اينك كه چنين رويداد خوشي لبخند ميزند با جان و دل ميخروشم: چنين كنند بزرگان چو كرد بايد كار. بيگمان تاريخ بيهقي يكي از ستونهاي سقف هويت فرهنگي و تمدني مردماني است كه از كاشغر تاريخي تا بحيرة كسپين و از توس تا خجند و بخارا و از هرات و بلخ تا بنگال و آگرا زيسته اند. اگر خواجه ابوالفضل را باني و آفرينندة شعر منثور بدانم، سخني به گزاف نيست. از چشمانداز پرداخت زبان روان و ريختن بحر در كوزه، نام بيهقي را ميتوان در مدار نام خواجه عبدالله انصاري و سعدي شيرازي نوشت. خواجه چنان «با لفظ اندك و معناي بسيار» داد سخن داده است كه «حد همينست سخنداني و دانايي را». روانش شاد باد!