شماره ركورد كنفرانس :
5299
عنوان مقاله :
ارتباط راهبردهاي مقابلهاي منفي با استرس، افسردگي و اضطراب دانشجويان دختر
پديدآورندگان :
احمد نيري فاطمه سادات دانشگاه يزد , صمدي حسين دانشگاه يزد , نامبخش ساجده دانشگاه يزد
كليدواژه :
راهبرد مقابلهاي منفي , استرس , افسردگي , اضطراب
عنوان كنفرانس :
يافته هاي نوين در علوم ورزشي، با تاكيد بر دوره پساكرونا
چكيده فارسي :
هدف پژوهش: شواهد حاكي از آن است كه يكي از مشغوليتها و نگرانيهاي زنان در سنين جواني، ظاهر جسماني و تصوير بدن آنها ميباشد. بانوان به ويژه دختران جوان، خود و رتبهي اجتماعيشان را به وسيلهي تصوير بدن و مقدار تناسب با ويژگيهاي ارزشگذاري شده توسط گروههاي اجتماعي ارزيابي ميكنند. تصوير بدني به مثابه تجسمهاي دروني از جنبههاي ظاهري بدن تعريف ميشود. به عبارت دقيقتر تصوير بدني ديدگاه دروني فرد از اين است كه چطور به نظر ميرسد و چه احساسي دربارهي خود دارد. از آنجايي كه نارضايتي از بدن ميتواند پيامدها و مسائل جسماني و روانشناختي مختلفي را در پي داشته باشد، لذا پژوهش در اين زمينه ميتواند از اهيمت بالايي برخوردار باشد. هدف پژوهش حاضر بررسي ارتباط راهبردهاي مقابلهاي منفي (ترميم ظاهر و اجتناب تجربهاي) با استرس، افسردگي و اضطراب در دانشجويان دختر است. روش و روند پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع توصيفي- همبستگي بود. جامعة آماري پژوهش را كليه دختران دانشجوي كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه يزد تشكيل دادند كه از اين بين تعداد 71 نفر به عنوان نمونة آماري به شيوه در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمعآوري داده ها پرسشنامه هاي DASS21 و راهبردهاي مقابلهاي تصوير بدن بود. آزمون DASS21 ساخته لويباند و لويباند ( 1995) يك ابزار استاندارد براي سنجش است كه روايي و پايايي آن قبلا توسط عاقبتي و مرادي پناه در ايران آزمون شده است. اين پرسشنامه داراي 21 ماده شامل 8 ماده مربوط به افسردگي، 7 ماده اضطراب و 6 ماده استرس مي باشد. ارزش آلفاي آن در يك نمونه در مشهد( 400= n) براي افسردگي 70% براي اضطراب 66% و براي استرس 76% گزارش شده است. پرسشنامۀ راهبردهاي مقابله اي تصوير بدن (2005) ، چگونگي مديريت شرايطي كه معمولاً تجارب تصوير بدن افراد را به چالش ميكشند يا تهديد ميكنند، مورد سنجش قرار ميدهد. اين پرسشنامۀ 21 گويهاي شامل سه راهبرد مقابلهاي تصوير بدن است: ترميم ظاهر، اجتناب تجربهاي و پذيرش منطقي مثبت. خرده مقياسهاي ترميم ظاهر و اجتناب تجربهاي براي سنجش راهبردهاي مقابلهاي منفي بهكار برده شد. همبستگي با ساير متغيرهاي تصوير بدن ( طرحوارۀ ظاهر و عزت نفس( نشان ميدهد كه اين پرسشنامه از روايي مطلوبي برخوردار است. پايايي اين پرسشنامه از طريق آلفاي كرونباخ محاسبه شد و براي خرده مقياسهاي راهبردهاي اجتناب تجربهاي و ترميم ظاهر به ترتيب 74/0 و 90/0 گزارش شده است. دادهها توسط نسخه 26 نرم افزار SPSS مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. تحليل آماري: براي تجزيه وتحليل داده ها از ضريب همبستگي پيرسون استفاده شد. قبل استفاده از اين آزمون ها، مفروضه ها مورد بررسي قرار گرفت. پژوهش حاضر با هدف بررسي ارتباط راهبردهاي مقابلهاي منفي (ترميم ظاهر و اجتناب تجربهاي) با استرس، افسردگي و اضطراب در دانشجويان دختر مقطع كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاه يزد انجام شد. فرض بر اين بود راهبرد هاي مقابلهاي منفي شامل ترميم (تثبيت) ظاهر و اجتناب تجربهاي با فاكتور هاي پرسشنامهي DASS21 ارتباط مثبت و معنيداري داشته باشد. با اين حال يافتههاي حاصل از اين پژوهش نشان داد اگرچه بين راهبرد مقابلهاي ترميم (تثبيت) ظاهر با ميانگين 49/6 و انحراف معيار 92/2 و اضطراب با ميانگين 50/10و انحراف معيار 17/7 ارتباط مثبت و معنيداري وجود دارد (243/0r=) اما بين اين فاكتور با استرس با ميانگين 67/16 و انحراف معيار 55/8و افسردگي با ميانگين 35/13 و انحراف معيار 25/10 ارتباطي نشان داده نشد. اين امر نشان ميدهد كه هر چه فرد راهبرد مقابلهاي ترميم ظاهر را بهكار برد اضطراب بيشتري را تجربه ميكند. همچنين نتايج نشان داد بين راهبرد مقابلهاي اجتناب تجربهاي با ميانگين 64/7 و انحراف معيار 13/3 با استرس (572/0r=)، اضطراب (515/0r=) و افسردگي (689/0r=) رابطهي مثبت و معنيداري وجود دارد. به اين ترتيب هر چه فرد راهبرد مقابلهاي اجتناب تجربهاي را بهكار برد استرس، اضطراب و افسردگي بالاتري را تجربه خواهد كرد. نتايج: به طور كلي نتايج نشان داد هرچه فرد راهبردهاي مقابلهاي منفي را در زندگي كمتر بهكار برد از سلامت روان بالاتري برخوردار بوده و نشانههاي اضطراب، افسردگي، استرس و در نتيجه اختلال در عملكرد اجتماعي كمتري را شاهد خواهد بود و بالعكس هر چه فرد راهبرد مقابلهاي منفي را بيشتر بهكار برد از سلامت رواني كمتري بهره مند است.