كليدواژه :
انفاق , توزيع درآمد , شبيه سازي عامل بنيان , فيزيك اقتصادي
چكيده فارسي :
در اين پژوهش، با بهره گيري از يك مدل ساده و به كمك روش شبيه سازي عامل بنيان، نقش و نحوه و ميزان تأثيرگذاري انفاق بر توزيع درآمد افراد جامعه در بستر دو اقتصاد بي تورم و داراي تورم بررسي شده است. بر اين پايه، نمونه هاي مختلفي از تبادلات مالي و انفاقي و تركيبي طراحي، شبيه سازي و با يكديگر مقايسه گرديده اند. بر پايه نتايج اين پژوهش، عليرغم مطالعات آماري گزارش شده پيشين در اين زمينه، انفاق تأثير بسيار چشمگيري بر كاهش فقر و حذف دهك هاي بسيار فقير و كاهش تعداد خانوارهاي فقير جامعه، و انتقال آنها به سمت دهك هاي متوسط دارد. بر اين مبنا، انفاق افراد دهك هاي فقير را كاهش و دهك هاي متوسط را افزايش داده، و سبب ايجاد توازن اقتصادي در جامعه مي شود. با اين حال، انفاق، در يك اقتصاد داراي تورم، نمي تواند بر پديده پخش درآمدي و اختلاف درآمد در طبقه متوسط تأثير بسزايي داشته باشد، و ضروري است اين پديده شوم، كه سبب احساس بي عدالتي شديد در بخش بزرگي از جامعه مي شود، با ابزارهاي ديگري مهار گردد. پيشنهاد ميشود اين روش در مطالعات آتي، با در نظر گرفتن روش هاي دقيقتري از مدلسازي مبادله و تورم انجام پذيرد.
چكيده لاتين :
In this research, using a simple model and with the help of agent-based simulation, the role and manner and extent of the influence of charity on the income distribution of the people in the society in the context of two non-inflationary and inflationary economies have been investigated. On this basis, various examples of financial and altruistic and combined exchanges have been designed, simulated and compared with each other. Based on the results of this research, despite previous statistical studies reported in this field, giving has a very significant effect on reducing poverty and removing the very poor deciles and reducing the number of poor households in the society, and moving them towards the middle deciles. Based on this, charity reduces the poor tithes and increases the average tithes, and causes economic balance in the society. However, charity, in an inflationary economy, cannot have a significant effect on the phenomenon of income diffusion and disparity in the middle class, and it is necessary for this sinister phenomenon, which causes a great sense of injustice in a large part of the society, to be restrained by other means.
