بررسي عوامل موثر بر راندمان خط توليد و بهينه‌سازي آن‌ها با استفاده از شبيه‌سازي (مطالعه موردي)

Investigation of production line efficiency factors and their optimization using simulation (case study)

يكي از چالش برانگيزترين مسائل در صنايع در دهه اخير، بهبود راندمان توليد در جهت رقابت بهتر مي‌باشد. راندمان توليد يكي از شاخص‌هاي مهم تصميم‌گيري در خصوص برنامه‌هاي آينده است كه دستيابي به آن مستلزم بهره‌گيري مطلوب از منابع و امكانات توليد مي‌باشد. هدف اين مطالعه بررسي، ارزيابي و بهينه‌سازي راندمان توليد و بهره‌وري در يك خط توليد مي‌باشد كه در جهت تحقق اين هدف از شبيه‌سازي استفاده شده است. استفاده از شبيه‌سازي در بررسي و بهبود خط توليد، سبب كاهش اشتباهات در هنگام برنامه‌ريزي و هزينه‌هاي مربوطه مي‌گردد. در اين تحقيق، ابتدا عواملي كه روي راندمان خط توليد تاثيرگذار هستند، شناسايي شده و براي شبيه‌سازي دقيق فرآيند استفاده شده‌اند. در ادامه داده‌هاي واقعي در مدل اعمال شده و پس از اجراي مدل به بررسي نتايج به دست آمده و مقايسه آن با شرايط واقعي كارخانه پرداخته شده است. نتايج نشان مي‌دهد كه در نظر گرفتن توقفات خط و دوباره‌كاري‌ها منجر به كاهش راندمان از 80 درصد به 57 درصد مي‌شود. در اين تحقيق در راستاي بهبود خط توليد، به ايجاد يك مدل پيشنهادي پرداخته شده كه در آن تعداد منابع اپراتورها و ماشين‌آلات به‌گونه‌اي تعيين شده‌اند كه تعداد قطعات در صف و زمان انتظار براي فعاليت‌ها به حداقل خود برسد. پس از تعريف سناريوي بهينه‌سازي براي مدل، به اقدامات مختلفي كه مي‌توان در راستاي سناريو انجام داد، پرداخته شد.

One of the most challenging issues in recent decades in industries is improving production efficiency for better competitiveness. Production efficiency is a crucial factor in decision-making for future plans, which requires the optimal utilization of production resources and facilities. The goal of this study is to investigate, evaluate, and optimize production efficiency and productivity on a production line, and simulation has been used to achieve this goal. The use of simulation in examining and improving production lines helps reduce errors in planning and associated costs. In this research, first, the factors that affect the production line s efficiency are identified, and they are used for an accurate process simulation. Real-world data is then incorporated into the model, and after running the model, the obtained results are analyzed and compared with the actual conditions of the factory. The results indicate that considering line stoppages and rework leads to a decrease in efficiency from 80% to 57%. In this study, in the direction of improving the production line, a proposed model is introduced, in which the number of operators and machines is determined in a way that minimizes the number of parts in the queue and the waiting time for activities. After defining the optimization scenario for the model, various actions that can be taken within that scenario are explored.