ارائه مدلي جديد جهت طراحي بهينه محصول بر اساس تصميم‌گيري گروهي و رضايت مشتري

Providing a new model for optimal product design based on group decision making and customer satisfaction

توجه به نيازمندي هاي مشتريان و تطبيق محصولات با خواسته هاي آنها يكي از اهداف شركت ها است. وجود محدوديت-هايي همچون منابع مالي، توليدي و پيچيدگي محصولات مستلزم برنامه ريزي هدفمند است؛ تا بتواند سطح مطلوبي از رضايت‌مندي مشتريان را برآورده نمايد و ويژگي هايي مطابق با خواسته ي مشتري در محصولات ايجاد كند. بنابراين در تحقيق حاضر جهت افزايش رضايت مشتريان با توجه به محدوديت‌ها و بودجه در دسترس، مدلي جديد جهت طراحي محصول ارائه گرديده‌ است. همچنين جهت شناسايي و اولويت بندي ويژگي هاي مورد انتظار مشتريان از تكنيك فرآيند تحليل سلسله مراتبي فازي (FAHP) استفاده شده است. هدف اين تحقيق حداكثر نمودن مطلوبيت مشتريان و حداقل كردن هزينه‌ها با توجه به محدوديت هاي مالي و توليدي و همچنين تمركز بر سه عامل ويژگي هاي مورد انتظار مشتريان، قطعات و محصولات بطور همزمان است. محدوديت هاي اين مدل برنامه ريزي عدد صحيح دو هدفه شامل سياست قيمت گذاري، بودجه تخصيص داده براي ارتقا هر محصول، حداكثر قيمت مورد قبول براي محصولات، محدوديت هاي ذاتي و منطقي مسئله است. جهت پياده سازي مدل از داده هاي يكي از شركت فعال در صنعت روشنايي استفاده مي‌شود. جهت اعتبار سنجي مدل ارائه شده جواب هاي حاصل با ميزان واقعي متغيرها در بازه زماني مورد مطالعه مقايسه گرديده كه نتايج حاكي از كاهش هزينه در مدل ارائه شده مي باشد. نتايج بدست آمده از تحقيق بيانگر آنست كه هركدام از ويژگي ها در چه نوعي از محصولات و در كداميك از قطعات بايد ايجاد گردد تا بهترين راهكار حاصل گردد.

Meeting customer needs and aligning products with their preferences are key objectives for companies. However, the presence of limited resources, production constraints, and product complexity require strategic planning to achieve the desired level of customer satisfaction and create products that meet customer expectations. This study presents a novel model for product design that considers customer satisfaction, constraints, and available budget. The Fuzzy Analytical Hierarchy Process (FAHP) technique is employed to identify and prioritize customer features. The aim of this study is to maximize customer desirability and minimize costs while adhering to financial and production constraints, with a focus on three factors: customer expectations, components, and products simultaneously. The constraints of the proposed two-objective integer programming model encompass pricing policies, budget allocation for product improvement, maximum acceptable prices, and inherent and logical problem constraints. The model is implemented using data one of the lighting industry companies. Validation of the model is accomplished by comparing the obtained results with actual variable values during the study period, demonstrating cost reduction. The research findings offer valuable insights into the optimal allocation of features to different product types and components.