اثربخشي آموزش مؤلفه‌هاي هوش معنوي در سازگاري تحصيلي دانش آموزان

سازگاري تحصيلي را داشتن يك نگرش مثبت نسبت به تعيين اهداف تحصيلي، تكميل الزامات علمي، تلاش اثربخش براي دستيابي به اهداف تحصيلي و كسب موفقيت تحصيلي تعريف كرده‌اند. ازاين‌رو مطالعه حاضر باهدف تعيين اثربخشي آموزش مؤلفه‌هاي هوش معنوي در سازگاري تحصيلي دانش آموزان انجام شد. اين پژوهش به لحاظ نوع روش نيمه آزمايشي با طرح پيش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش شامل تمامي دانش آموزان دختر پايه نهم متوسطه منطقه پنج تهران در سال تحصيلي 1402-1401 بودند كه تعداد 30 به روش نمونه‌گيري در دسترس از بين افراد واجد شرايط انتخاب و در دو گروه 15 نفري گروه آزمايش و گروه گواه به‌صورت تصادفي ساده جايگزين شدند. ابتدا پرسشنامه سازگاري سينها و سينگ (1993) به‌عنوان پيش آزمون بر روي هر دو گروه اجرا شد. سپس گروه آزمايش طي مدت دو ماه در هشت جلسه‌ي 45 دقيقه‌اي هوش معنوي را دريافت كردند. لازم به ذكر است طي اين مدت هيچ آموزشي بر روي گروه گواه صورت نگرفت، در پايان، پس‌آزمون بر روي هر دو گروه اجرا شد. جهت تحليل داده‌ها از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 و از آزمون تحليل كوواريانس تك متغيره استفاده شد. نتايج نشان داد كه برنامه آموزش هوش معنوي در بهبود سازگاري تحصيلي دانش آموزان مؤثر بود. (01/0 p).