شماره ركورد كنفرانس :
5309
عنوان مقاله :
بررسي كاركرد اسطورههاي گوسفند و بز در اوستا، متون پهلوي، شاهنامه و مثنوي
پديدآورندگان :
عسگري زهرا دانشگاه بين المللي امام خميني
كليدواژه :
اسطوره , بز , گوسفند , اوستا , متون پهلوي , شاهنامه , مثنوي
عنوان كنفرانس :
هجدهمين همايش بين المللي انجمن ترويج زبان و ادب فارسي
چكيده فارسي :
بز و گوسفند نسبت به ساير چهارپايان نظير گاو و اسب، حضوري كمرنگ تر در اساطير ايراني دارند كه در متون ادوار بعد نيز بسامد چنداني نداشته اند؛ اما با وجود اين، نقش بز معروف ترين تصوير حك شده بر سفالينه هاي ايراني است كه مهم ترين حضورش در متون كهن، نقش آفريني آن به عنوان نماد ايراني عصر زرتشت در منظومۀ درخت آسوريك است. اين مقاله با روش تحليل محتوا به دنبال يافتن اين پاسخ است كه كاركردهاي اسطوره هاي كهني چون بز و گوسفند در طي ادوار مختلف و در آثار شاخصي چون اوستا، بندهش، درخت آسوريك، شاهنامه و مثنوي چه تغييراتي را تجربه كرده است؟ كه نتايج پژوهش نشان مي دهد بز در اوستا تجسّمي از ايزد بهرام، خداي جنگ است كه با خويشكاري(1) نزاع طلبي بز تناسب دارد، جانوري است كه در آيين زرتشت قرباني مي شود و دستوري مبني بر منع كشتن آن وجود ندارد؛ اما با اين همه، در منظومۀ درخت آسوريك نمادي از جامعۀ ايراني و آيين مزديسنايي است. بندهش نيز در بخش هايي متعدد به اين جانور پرداخته است؛ اما در شاهنامه نشان شاخصي از اين اسطورۀ جانوري در دست نيست تا آن كه در مثنوي، نماد سالكان واصل است. دليل حضور كمرنگ اسطورۀ گوسفند نيز به اين مسأله بازمي گردد كه در بيشتر متون كهن، گاو و گوسفند يكسان پنداشته شده، تفاوت چنداني با يكديگر ندارند، مثلاً گاه در اوستا و بندهش، گوسفند همان گاو مقدس است كه وجه تمايز اين دو به خويشكاري هاي آنان بازمي گردد كه اگر قرباني كردن گوسفند، كاركرد آييني دارد؛ پس اين گوسفند به معني همان گاو نخستين است؛ اما اگر صرفاً به قرباني كردن آن در ميان ساير چهارپايان اشاره شده باشد كه هدف از كشتنش صرفاً تناول گوشت آن باشد، گوسفند در معناي عام خود به كار رفته است. در اوستا اين جانور همانند بز، تجسمي از ايزد بهرام است كه در بندهش نيز جانوري ارجمند است. گوسفند در شاهنامه نمادي از فرّ شاهي است كه از خويشكاري نجات بخشي برخوردار است. اين اسطورۀ جانوري در مثنوي به دليل بهره مندي از قداست آيين قرباني در اسلام، داراي ارزش و جايگاهي والا بوده، نمادي است از اخلاص و ايمان؛ اما با اين همه گاه نمايندۀ مضاميني منفي و نكوهيده است.