شماره ركورد كنفرانس :
5330
عنوان مقاله :
تاثير يادگيري مبتني بر مغز در درس علوم تجربي بر عملكرد تفكر انتقادي در دانش آموزان متوسطۀ اول
پديدآورندگان :
خداداده ندا Neda.khodadade@gmail.com دكتري تكنولوژي آموزشي، دبير علوم تجربي، كرمانشاه، ايران
كليدواژه :
يادگيري مبتني بر مغز , تفكر انتقادي , علوم تجربي , دانش آموزان متوسطۀ اول
عنوان كنفرانس :
سومين همايش ملي آموزش علوم تجربي
چكيده فارسي :
پرورش مهارت هاي فكري هميشه مسئله پيچيده اي در آموزش بوده و امروزه حالت جدي تري به خود گرفته است. زيرا روش هاي متداول آموزشي از جمله سخنراني كه به عنوان روش غالب در نظام آموزشي به كار مي رود، سبب گسترش سبك انفعالي مي شود كه مطابق آن تفكر انتقادي به معناي واقعي ناديده گرفته مي شود. مطالعۀ حاضر به منظور ارزيابي تأثيرالگوي يادگيري مبتني بر مغز در درس علوم تجربي بر ميزان تفكر انتقادي صورت پذيرفت. مطالعه به روش شبه تجربي انجام شد. جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان پايه هشتم متوسطه اول به تعداد 329 نفر بود كه در سال تحصيلي 1399-1400 در منطقه بيستون مشغول به تحصيل بودند.نمونه آماري شامل دو كلاس 25 نفره از دانش آموزان دختر پايه هشتم دوره متوسطه اول خديجه كبري (س) و حضرت فاطمه منطقه بيستون كه از بين تمام مدارس متوسطه اول دخترانه منطقه كه شامل 18 آموزشگاه بود كه به روش خوشه اي انتخاب شده بودند. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از روش ها و تكنيك هاي آمار توصيفي و استنباطي مختلف از جمله روش هاي آماري ميانگين، انحراف استاندارد و تحليل كواريانس استفاده شد. تجزيه و تحليل داده هاي حاصل در قالب آزمون تحليل كواريانس نشان داد كه كاربرد الگوي يادگيري مغزمحور بر ميزان تفكر انتقادي در دانش آموزان مورد مطالعه مورد تأييد قرار گرفت.يافته هاي پژوهش نشان داد بين گروه آزمايش و كنترل در پس آزمون، تفاوت معني دار يافت شد(0.001=p). همچنين بين گروه ها در تفكر انتقادي در كل خرده مقياس هاي تفكر انتقادي تفاوت معني دار يافت شد(0/05 p).