بررسي نقش سرزندگي ذهني بر توسعه حرفه اي و رضايت شغلي معلمان

هدف از تحقيق حاضر بررسي نقش سرزندگي ذهني بر توسعه حرفه اي و رضايت شغلي معلمان بود. روش تحقيق حاضر از نظر هدف كاربردي و از نظر ماهيت از نوع همبستگي، جامعه آماري كليه معلمان دوره اول ابتدايي شهرستان زاوه كه برابر 420 دوره اول و دوم ابتدايي 230 مرد و 190 زن و با كمك فرمول كوكران به تعداد 200 (110 مرد و 90 زن) به عنوان نمونه با روش نمونه گيري طبقه اي انتخاي شدند. روش گردآوري اطلاعات به دو صورت كتابخانه اي كه براي گردآوري مطالب نظري و پيشينه تحقيق و از روش ميداني كه با استفاده از ابزار پرسشنامه جهت گردآوري داده ها استفاده شد. پرسشنامه هايي مورد استفاده در تحقيق حاضر شامل پرسشنامه سرزندگي ذهني رايان و فردريك (1997)، پرسشنمه توسعه حرفه اي ايلت كنتاكي مريكا (1993) و پرسشنامه رضايت شغلي بري فيلد و روث (1951) بود. سپس بعد از جمع آوري داده ها، تجزيه تحليل داده ها با استفاده زا نرم فازار SPSS26 صورت گرفت و جهت بررسي فرضيه هاي تحقيق از روش آماري رگرسيون چند منتغيره و ضريب همبستگي پرسون استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد در رابطه بين سرزندگي ذهني و توسعه حرفه اي معلمان برابر 589/0 برآورد شده كه نشان دهنده اين موضوع است كه سرزندگي ذهني توانسته 9/76 درصد از تغييرات توسعه حرفه اي معلمان را تبيين كند و در رابطه بين سرزندگي ذهني با و رضايت شغلي برابر 317/0 برآورد شده كه نشان دهنده اين موضوع است كه سرزندگي ذهني توانسته 7/56 درصد درصد از رضايت شغلي معلمان را تبيين كند لذا اينگونه برداشت مي شود كه بلحاظ آماري سرزندگي ذهني و توسعه حرفه اي معلمان معلمان با ضريب مسير استاندارد (768/0) و بر رضايت شغلي با ضريب مسير استاندارد (565/0) تاثير معنادار دارد.