تاثير توانايي مديريت بر بدهي كوتاه مدت با تاكيد بر نقش فرصت رشد و تصدي گري مدير

بدهي هاي كوتاه مدت به دليل خروج سريع نقدينگي از شركت، وجه نقد آزاد مديران را كاهش و در نتيجه، با جلوگيري از انجام هزينه هاي بي منطق، ارزش شركت را افزايش مي دهد. بدهي هاي كوتاه مدت، همچنين خطر سقوط قيمت سهام را با مهار ذخيره اخبار بد كاهش مي دهد. هدف اصلي اين پژوهش تاثير توانايي مديريت بر نسبت بدهي كوتاه مدت با تاكيد بر نقش فرصت رشد و دوره تصدي مدير مي باشد. روش اين پژوهش به لحاظ نتيجه اجرا، كاربردي است. همچنين اين پژوهش، با توجه به نوع داده ها و روش هاي تجزيه و تحليل موجود، به لحاظ زمان انجام پژوهش، طولي است و از آنجايي كه اين پژوهش با هدف آزمون فرضيه انجام مي شود، از نوع كمي است. لذا به لحاظ هدف از نوع تحليلي است. همچنين به دليل اينكه پيش بيني تغييرات متغير وابسته با توجه به تغييرات متغيرهاي مستقل صورت مي پذيرد، از اين رو، اين پژوهش از نوع همبستگي- تحليل رگرسيون است. در همه تكنيك هاي آماري نيز از نرم افزار Eviews 12 و Excel استفاده مي شود. محدوده زماني تحقيق شامل 7 سال متوالي از سال 1394 تا 1400 مي‌باشد كه بررسي فرضيات تحقيق با استفاده از داده‌هاي واقعي اين سال‌ها انجام مي‌پذيرد. جامعه آماري شامل شركت‌هاي عضو بورس اوراق بهادار تهران مي باشد. براي آزمون فرضيه‌هاي اين تحقيق و تعيين ارتباط بين متغيرهاي مستقل و وابسته نيز از الگوهاي اقتصادسنجي استفاده‌ شده و فرضيه‌هاي مربوطه از روش رگرسيون چند متغيره پانل مورد بررسي قرار گرفته است. نتايج تحقيق نشان داد كه توانايي مديريت بر نسبت بدهي كوتاه مدت تاثير مثبت و معناداري دارد. فرصت رشد بر رابطه بين توانايي مديريت و نسبت بدهي كوتاه مدت تاثيرگذار نيست. دوره تصدي مدير بر رابطه بين توانايي مديريت و نسبت بدهي كوتاه مدت تاثير فزاينده داشته است.