شماره ركورد كنفرانس :
5361
عنوان مقاله :
اثر انرژيهاي تجديدپذير و تجديدناپدير بر انتشار CO2 در ايران و كشورهاي با درآمد متوسط
عنوان به زبان ديگر :
The effect of renewable and non-renewable energies on CO2 emissions in Iran and middle-income countries
پديدآورندگان :
درويش محسن mo.da84@yahoo.com دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب , زندي فاطمه f_zandi@azad.ac.ir دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب , صفوي بيژن b_safavi@azad.ac.ir دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب , صبوري بهناز behnazsaboori@yahoo.com دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران جنوب
كليدواژه :
انرژيهاي تجديد پذير , انرژيهاي تجديد ناپذير , دياكسيد كربن , كشورها با درآمد متوسط , درآمد سرانه
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي پژوهشهاي نوپديد در حسابداري، مالي، مديريت و اقتصاد با رويكرد توسعه اكوسيستم نوآوري
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: انرژي، محيط زيست و اقتصاد سه مؤلفه مهم براي توسعه هر كشوري در جهان هستند. استفاده از انرژي در اقتصاد جهاني نه تنها براي استفاده فعلي بلكه براي نيازهاي آينده نيز اجتناب ناپذير است. با اين حال افزايش مصرف انرژي سبب افزايش انتشار دي اكسيد كربن (CO2) شده است و مشكلات زيست محيطي جدي ايجاد كرده است. از اين رو معرفي منابع انرژي مدرن و تجديدپذير براي كنترل سطح انتشار CO2 بدون تأثير مخرب بر رشد اقتصادي و همچنين محيط زيست، امري ضروري است. با اين حال، در كشورهاي در حال توسعه، محرك هاي اصلي افزايش انتشار CO2 نظير حمل و نقل، كشاورزي، صنعت و خدمات با استفاده از انرژي هاي تجديدناپذير كماكان به آلايندگي مي پردازند. به همين دليل امروزه آلودگي به يكي از چالشهاي اصلي مديريتي كشورها تبديلشده است، بهطوري كه كشورها علاوه بر سياستها و اقدامات درون مرزي، سازماندهي آلودگي را در حوزه بينالمللي نيز دنبال ميكنند. مواد و روشها: مقاله حاضر با استفاده از دادههاي تابلويي به دنبال پاسخ به اين سؤال است كه انرژيهاي تجديدپذير بر آلودگي هوا در كشورهاي متوسط درآمد به رو بالا و درآمد متوسط رو به پايين در دوره 2020-1990 اثري داشته است. ضرايب بلندمدت از مدل پژوهش تصريح و با روش ميانگين گروهي تعميم يافته (AMG) برآورد شده اند. يافتهها: نتايج تحقيق نشان ميدهد كه رشد درآمد سرانه و تشديد مصرف انرژي هاي تجديدناپدير منجر به افزايش انتشار آلاينده CO2 و افزايش مصرف انرژي هاي تجديدپذير سبب كاهش انتشار آلاينده CO2در بلندمدت مي شود. در مورد متغير توسعه مالي نيز ضريب برآوردي در گروه درآمدي متوسط رو به بالا منفي و در گروه درآمدي متوسط رو به پايين بي معناست. همچنين ضرايب برآوردي متغير درجه باز بودن اقتصاد در هر دو گروه درآمدي از لحاظ آماري معنادار نيستند. بحث و نتيجهگيري: دولتها مي بايست بطور همزمان سياست هايي را به منظور سرمايه گداري جهت جايگزيني انرژي هاي تجديدپدير با منابع رايج و جلوگيري از كاهش رشد اقتصادي در اين مسير بكار گيرند. همچنين ضرورت توجه به افزايش بهره وري انرژي و كاهش اتلاف آن در كليه بخش ها در اين كشورها وجود دارد.