ضرورت سياست گذاري رسانه اي جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با جنگ نرم ايالات متحده در عراق

The necessity of media policy of the Islamic Republic of Iran to deal with the soft war of the United States in Iraq

قدرت جنگ نرم در دهه 1990 به دليل كم هزينه بودن و جهت بهينه كردن سياستهاي خارجي و مشروعيت آن نسبت به جنگ سخت بعنوان وسيله اي براي بدست آوردن نتايج مطلوب مركز توجه كشورها قرار گرفته است .خلاء ناشي از فقدان طراحي مدل سياست گذاري رسانه اي جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با جنگ نرم ايالات متحده در عراق بعنوان محيط امنيّتي پيرامون جمهوري اسلامي ايران به سهم خود، به تداوم وابستگي در تفكّر و مطالعات امنيّتي-سياسي مي انجامد. به همين جهت شايد اقدام به طراحي چنين مدلي، گامي اثربخش در برطرف كردن نقيصۀ موجود و توليد نظرات بومي و متّكي بر سياست هاي ابلاغي و اسناد بالادستي در حوزه امنيّت ملّي جمهوري اسلامي ايران باشد. جمهوري اسلامي ايران مانند هر كشور ديگري نيازمند تدوين مدلي جامع و راهبردي در فهم منافع خود در وراي مرزهاي ملّي مي‌باشد تا براساس آن ضمن پرهيز از كنش‌هاي انفعالي و جزيره‌اي عمل كردن درمحيط امنيّتي، با استفاده از روش‌هاي معقول تر، منطقي تر و منسجم تر، نقش فعّال درمحيط ايفا كند. اهميّت مدل از آن روست كه به طور مداوم محيط امنيّت ملّي را مورد رصد قرار داده و با پيشنهاد مدل‌هاي سيستمي و تدوين راهبرد، پايش و نظارت مداوم آن را پيشنهاد مي‌دهد. در خصوص سياست ها و برنامه هاي رسانه اي ايالات متحده آمريكا كه به طور مستقيم و غير مستقيم تحقيقات زيادي انجام شده است. اين مطالعات تحقيقات از هاليوود، راديو تلويزيون آمريكا، خبرگزاري هاي مهم و حتي سخنراني رهبران آمريكا را شامل مي شود. . اين تحقيقات از اين جهت كه عراق همسايه ايران و رابطه تاريخي و فرهنگي گسترده با ايران داشته و در عراق پس از صدام (2003) بخشي از عمق استراتژيك ايران در عراق واقع شده و نيز به طور مستقيم مطالعه اي در خصوص سياست گذاري رسانه اي در عراق مشاهده نكرده اند. با اين وصف اين تحقيق مي تواند حاوي نوآوري ها و دستاوردهاي جديد براي سياست گذاران رسانه اي و سياست خارجي ايران باشد.