شماره ركورد كنفرانس :
5365
عنوان مقاله :
شمسه نقشي به قدمت تاريخ
پديدآورندگان :
ظهرابي محمد mr.zohrabi63@gmail.com دانشگاه آزاد واحد مرودشت
تعداد صفحه :
7
كليدواژه :
شمسه , ميترائيسم , خورشيد , عرفان اسلامي , اشكال هندسي , اعداد
سال انتشار :
1402
عنوان كنفرانس :
هشتمين كنفرانس ملي رويكردهاي نوين در آموزش و پژوهش
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
از گذشته هاي دور شمسه در فرهنگ و هنر اين سرزمين جاي داشته و هر چه به جلو آمده ايم ، شمسه در باور عموم و نيز در هنر اين مرز و بوم نقشي بوده است نمادين كه معاني مختلفي در آن متبلور گرديده است . خورشيد در آيين ميترائيسم ايرانيان باستان « خور » ناميده ميشد و بهانه اي بود براي ساخت معابد به نام « خرابات با ضمه = خرابات با فتحه » كه در آنجا به تقديس و تكريم اش مي پرداختند و تا اندازه اي براي « خور » ارزش قائل بودند كه نام مهمترين شهر ايران زمين را « خراسان = جايي كه محل اقامت خورشيد است » گذاردند . ارتباط نزديك و باطني ميان اسلام ، به ويژه عرفان اسلامي با هنرها سبب شده تا بسياري از هنرمندان راز آشنا تفكرات عرفاني خود را با تاويلي تجسمي به صورت نمادين هنري ، خصوصا در ابنيه هاي مذهبي در قالب طرح و نقش و رنگ ارائه نمايد. وقتي به اجزاي اين نقش اهورايي نظر مي افكنيم ، نقوشي را ميبينيم كه در كنار ريتم زيبا داراي مفاهيم عرفاني بسياريست . اين نقوش در كنار اعداد ، نقشي را پديد آورده است كه هم جنبه ي زيبايي شناسي را داراست و هم معني و مفهومي بس شگرف دارد . شمسه اي كه نماد خداوند مي باشد به گونه اي در ابتداي كتب آورده مي شود كه خود به معني آغاز ، با نام خداوند مي باشد . آنچه مسلم است بيان تمثيلي و نگاه انتزاعي به اشكالي ست كه در جزء جزء شمسه قابل رؤيت است و با اينكه اين اجزاء استقلال خويش را حفظ كرده اند ، در نگاهي كلي گوياي وحدتي ست كه به سمت و سوي بيان عرفاني خود حركت ميكنند و نماد گونه به فاش كردن اسراري در پي نقوش خويش مي پردازد .
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت