شماره ركورد كنفرانس :
5366
عنوان مقاله :
ولنگاري عرفا و متصوفه در عرصه علوم حديث
پديدآورندگان :
ملكيان محمدباقر Tasavvof95@gmail.com پژوهشگر، مؤلف و مدرس علم رجال
كليدواژه :
حديث , حديث جعلي , عرفا , متصوفه
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي تصوف، شاخصه ها و نقدها
چكيده فارسي :
در آثار اهل تصوف، احاديث بسياري نقل و بدانها استناد شده كه عمدتا از متفردات متون عرفانياند و در هيچ كتاب دست اول - و حتي دست دومِ - حديثي، ردي از آنها نمييابيم و در واقع، كلمات و شطحيات اقطاب اهل تصوف و از زمرۀ احاديث مَناميهاند كه در قالب احاديث معصومين(عليهم السلام) عرضه و ارائه ميشوند. فراواني اين احاديثِ ساختگي، رويكرد متساهل و بيمبالاتي اين طايفه در نقل حديث را بيش از پيش آشكار ميسازد. البته منشأ اين بيمبالاتي را بايد در برخي باورهاي اهل تصوف جستوجو كرد؛ چراكه متصوفه براي مكاشفات خود شأني برتر از احاديث مُسند، قائلاند و به روايات و احاديث تنها بهمثابه مؤيدي بر مشاهدات و مكاشفات خود مينگرند و چنانكه ابنعربي نيز اذعان كرده است، مستندِ صوفيه در حكم به صحت سندي/ صدوري احاديث، رؤيا و مكاشفه است. ازهمينرو، در بررسي سند و صدور روايات نگاهي توأم با تساهل دارند و نيازي به پيجويي سند احاديث احساس نميكنند و افزون بر اين، گويا بر اين باورند كه مكاشفهها و خطورات قلبي را ميتوان بهعنوان حديث نقل كرد. در اين مقاله، پس از اشارهاي گذرا به مبنا و رويكرد متفاوت و توأم با تساهلِ اهل تصوف، در نقل احاديث و بررسي سند آنها، با ذكر نمونههايي از انبوه احاديث جعلي (لا اصل لَه) در نگاشتههاي مشايخ اهل تصوف (همچون احياء العلوم، قوت القلوب، تذكرة الأوليا و...)، تلاش شده تا بهگونهاي مستند، گوشهاي از بيمبالاتي و وِلانگاري اهل تصوف در درج و نقل احاديث نشان داده شود. شايان ذكر است كه اين بيمبالاتي تا بدان اندازه بوده كه در كتب رجال، صوفيه را ازجمله جاعلان حديث و دروغپردازان بهحساب آوردهاند و ازهمينروست كه بسياري از كتب اهل تصوف آكنده از احاديث جعلي و عبارات حديثنُمايند و اين البته، دقت و هشياري در نقل منقولات حديثي متصوفه و متفردات متون عرفاني را بيش از از پيش ضروري ميسازد.