شناسايي مباني تاليف و طراحي الگوي شايستگي مولفان كتب درسي و الكترونيكي

هدف پژوهش حاضر شناسايي مباني تليف كتب درسي و طراحي و اعتباريابي الگوي شايستگي هاي مؤلفان كتب درسي و الكترونيك در آموزش و پرورش است. روش پژوهش حاضر آميخته- اكتشافي است. در فاز كيفي در سه مرحله به طراحي الگوي شايستگي مؤلفان كتب چاپي و الكترونيك آموزش و پرورش پرداخته شد؛ در مرحله اول وضعيت جاري تأليف كتب درسي و آموزشي در آموزش و پرورش با رويكرد داده بنياد مورد بررسي قرار داده شد. در مرحله دوم با رويكرد سنتزپژوهي يافته هاي پيشينه پژوهشي موجود در زمينه مؤلفه ها و شاخص هاي شايستگي هاي مؤلفان كتب درسي با توجه به پيشينه پژوهشي مورد بررسي قرار گرفت و در گام بعد الگوي شايستگي هاي مؤلفان كتب درسي و الكترونيك آموزش و پرورش طراحي گرديد و از طريق روش گروه كانوني مورد اعتباريابي اوليه قرار گرفت. در فاز كمي مدل طراحي شده با استفاده از روش تحقيق پيمايشي، رويكرد هاي دلفي فازي، تحليل عاملي تأييدي و معادلات ساختاري مورد اعتباريابي قرار گرفت. نتايج نشان داد الگوي شايستگي هاي مؤلفان كتب درسي و الكترونيك آموزش و پرورش 4 بُعد اصلي شامل بُعد تحصصي حرفه اي (مبتني بر شاخص هايي چون بهره مندي از دانش تخصصي، سواد رسانه اي، شناخت روش هاي سازماندهي محتوا، داشتن دانش تربيتي، تناسب سنجي محتوايي و توجه به جامعيت تعاملي)، ابعاد فردي (مبتني بر شاخص هايي چون، انگيزش دروني، خلاقيت و نوآوري، خودراهبري و توجه به معيارهاي اخلاقي)، بُعد سازماني (مبتني بر شاخص هايي چون توسعه تفكر خلاق و انتقادي، استفاده از ظرفيت هاي مطالعاتي سازمان، بهره مندي از اخلاق حرفه اي، شبكه سازي حرفه اي تعهد كاري و تقويت سلامت سازماني) و ابعاد ميان فردي(مبتني برشاخص هايي چون توانايي رهبري گروه و شبكه سازي، ارتباط مؤثر، پذيرش دروني ارزش-هاي اجتماعي و اعتقادي، مديريت دانش در تأليف و مديريت تعارض) مورد سازماندهي قرار داده شد. از اين رو با توجه به نتايج اينگونه استنباط مي شود در انتخاب مؤلفان كتب درسي بايد ساير شايستگي هاي ميان فردي، فردي و سازماني را در كنار شايستگي تخصصي و ديسيپليني در نظر گرفت.