برنامه درسي دانش مدار: مقايسه ديدگاه مايكل يانگ و ولفگانگ كلافكي

Knowledge-based curriculum: comparing the views of Michael Young and Wolfgang Klafcki

هدف اصلي اين پژوهش، بررسي و مقايسه ديدگاه هاي دو صاحب نظر در زمينه برنامه درسي دانش مدار، مايكل يانگ و ولفگانگ كلافكي مي باشد. مايكل يانگ به چيستي دانش و كلافكي به انتقال دانش در برنامه درسي توجه دارند. يانگ از منظر جامعه شناسي معرفت به اين مهم مي پردازد و اعتقاد دارد كه رئاليسم اجتماعي مي تواند به چيستي دانش ارزشمند در برنامه درسي پاسخ دهد و كلافكي با استفاده از فلسفه بيلدونگ به ارتباط بين معلم و دانش آموز در سطح كلاس درس براي انتقال دانش در برنامه درسي مي پردازد. خواستگاه انديشه هاي آنان متفاوت است؛ اما آنچه در ميان اين دو ديدگاه يكسان است توجه به دسترسي دانش آموز به دانش ديسيپليني است. مايكل يانگ اين هدف را در سطح كلان و سياست گذاري برنامه درسي يعني انتخاب دانش و محتواي برنامه درسي و كلافكي در سطح خرد يعني سطح كلاس درس معلم و دانش آموز جستجو مي كند.

The main purpose of this research is to examine and compare the views of two experts in the field of knowledge-based curriculum, Michael Young and Wolfgang Klafki. Young are interested in what knowledge is and Kalafaki is interested in the transfer of knowledge in the curriculum. Young deals with this issue from the perspective of sociology of knowledge and believes that social realism can answer what is valuable knowledge in the curriculum And Klafki uses Bildung philosophy to communicate between teacher and student at the classroom level to transfer knowledge in the curriculum Their ideas are different, but what is the same between these two views is to pay attention to the student s access to disciplinary knowledge. Young this goal at the macro level and curriculum policy, i.e. choosing the knowledge and content of the curriculum, and Klafaki at the micro level, i.e. the teacher and student classroom level.