مطالعه تطبيقي برنامه‌درسي هنر اوان كودكي در فنلاند و ايران

هدف پژوهش، بررسي تطبيقي برنامه‌درسي هنر اوان كودكي (3 تا 8 سال) در فنلاند و ايران است. روش پژوهش تطبيقي كيفي است. نمونه پژوهش دو كشور فنلاند و ايران است. روش جمع‌آوري داده‌ها به شيوه‌ي اسنادي شامل مدارك و شواهد موجود، مقاله‌ها، مراجعه به سايت وزارت آموزش و پرورش، گزارش‌هاي ملي و بين‌المللي است. ابزار پژوهش يادداشت‌برداري و فيش‌برداري از منابع چاپي و الكترونيكي و براي تعيين اعتبار داده‌هاي كيفي از تركيب مفاهيم با تعريف خاص و براي روايي از رويكرد خودبازبيني پژوهشگر و نظرات متخصصين مطالعات تطبيقي استفاده شده است. روش تحليل و ارائه نتايج، بر اساس روش چهار مرحله‌اي بردي است. يافته‌ها شباهت‌ها و تفاوت‌هاي قابل توجهي بين برنامه‌هاي درسي آموزش هنر اوان كودكي كشورهاي منتخب نشان داد. شباهت‌ها بيشتر در آرمان‌هاي تربيتي و روش‌هاي ارزشيابي و تفاوت‌ها عمدتا در محتوا و راهبردهاي برنامه درسي است. كشورهاي بررسي شده داراي زمينه‌ي فرهنگي، بومي، محلي و ملي خاص خود هستند كه در برنامه‌درسي هنر نمود يافته است. علاوه بر اين كشورها در اهدافي همچون رشد حس زيبايي‌شناختي، شناسايي هويت خود، يادگيري و ارتباط با فرهنگ محلي و ديگر فرهنگ‌ها، رشد تفكر خلاق و قوه تخيل، رشد همه جانبه شخصيت و ايجاد شادي و لذت از طريق فرايندهاي هنري شباهت دارند. در مولفه محتوا، آموزش موسيقي و حركات موزون از توجه كمي در ايران برخوردار است. در راهبردها استفاده از هنرمندان حرفه‌اي در آموزش هنر در روش‌هاي تدريس ايران مرسوم نيست، اما به عنوان يك راه حل عملي در فنلاند از اين افراد در تدريس استفاده مي‌شود. در ارزشيابي اگرچه كشورها فرايند يادگيري و مشاهده كودك را مورد توجه قرار مي‌دهند اما مستندسازي و برگزاري نمايشگاه‌هاي هنري در فنلاند نمود بيشتري دارد. با توجه به يافته‌ها و فقدان برنامه‌درسي مدون و منسجم در آموزش هنر اوان كودكي ايران، مي‌بايست عناصر برنامه درسي كشور مورد مطالعه مورد توجه برنامه‌ريزان آموزشي ايران قرار گيرد تا در شكل‌گيري برنامه‌اي مدون و كاربردي براي هنر اوان كودكي موثر باشد.