شماره ركورد كنفرانس :
5369
عنوان مقاله :
بررسي تطبيقي توسعه آموزش و پرورش كشورهاي تركيه و افغانستان
پديدآورندگان :
كانجو خليل احمد دانشگاه شهيد بهشتي، عضو هيئت علمي دانشگاه كابل
كليدواژه :
توسعه , آموزش وپروش تطبيقي , كشورهاي افغانستان وتركيه
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس بين المللي آموزش و پرورش تطبيقي
چكيده فارسي :
از آنجايي كه پژوهش حاضر تحليلي مي باشد، هدف پژوهش تحليلي، وضوح بخشيدن به مفاهيم است و ميخواهد تصويري دقيق و آموزنده از ماهيت مفهوم بدست دهد. همچنين روش جمع آوري داده ها ، روش كتابخانه اي ازطريق بررسي منابع نوشته ) شامل منابع اوليه و منابع ثانويه ( مي باشد. براي تحليل داده ها ، محققان صرفا از نقد دروني سود جستند. پس از تاسيس جمهوري تركيه، سازمان وزارت آموزش و پرورش به تدريج توسعه يافت و با قانون شماره 2287 كه در سال 1933 صادر شد ، دوباره سازماندهي شد. اين وزارتخانه چندين بار نام خود را تغيير داد. اين تحت وزارت فرهنگ (1941-1935) قرار گرفت و به نام وزارت آموزش ملي، جوانان و ورزش (1983-1989) نامگذاري شد. از آن زمان به آن وزارت آموزش ملي گفته مي شود. . سيستم آموزش ملي تركيه از دو بخش اصلي تشكيل شده است: آموزش رسمي و آموزش غيررسمي .آموزش و پرورش درافغانستان تا قبل از زمان پادشاهي امير شيرعلي خان در سال( 1246 /۱۸۶۷ ) آموزش و پرورش به شكل غير رسمي در كشور مروج بوده و بيشتر اطفال و جوانان در مساجد،خانه ها و زير درختان در نزد امامان مساجد و با سوادان جامعه از كتاب هاي حافظ و بوستان و گلستان،ورقه گل شاه ،چهار درويش، نام حق و غيره را مي آموختند بعد از بنيان گزاري دو مكتب ملكي و نظامي كه يكي در بالا حصار و ديگري در شير پور كابل بود توسط امير شير علي خان اساس گذاشته شد معارف افغانستان شكل رسمي را به خود گرفت كه اميرشيرعلي خان را اساس گزار معارف عصري در كشور ميدانند.