تغيير نگرش، شناخت و هويت حرفه اي معلمان ، چالش ها و راهكارها

با توجه به اينكه رفتار هر فرد مي تواند گوياي وجود نوع خاصي از افكار، عقايد، باورها و نگرش ها در وي بوده باشد، با تغيير يافتن نوع باور و نگرش افراد نيز مي توان شاهد تغيير نوع رفتار در آنان بود. به طور كلي بايد گفت: در مورد نوع نگرش افراد مي توان دو وضعيت كاملاً متفاوت را در نظر گرفت و مطرح كرد كه هركدام عملكردي كاملاً متفاوت را بر مي انگيزاند؛ نوع اول، نگرش مطلوب، مثبت، مناسب، متعهدانه و صحيحي است كه صاحبان اين نگرش افرادي هستند خودانگيخته، داراي ديدگاهي واقع بينانه، منطقي و باثبات كه بالطبع عملكرد مناسب و مطلوبي نيز دارند، اما نوع ديگري از نگرش را مي توان نگرشي بي ثبات، غيرمنطقي و غير متعهدانه دانست كه غالباً برگرفته شده از محيط است و با تغيير موقعيت از وضعيتي به وضعيت ديگر و با مطرح شدن منافع خاص شخصي و ... دستخوش تغيير مي شود و باعث تغيير رفتار در صاحبان اينگونه نگرش مي گردد؛ به طور مثال فردي كه داراي نگرش نوع اول(نگرش صحيح، مناسب، واقع بينانه و مطلوب)است، سعي مي كند كه در برخورد با قضايا، با استدلال و منطقي قابل قبول آن گونه كه بايد عمل كند نه آن گونه كه به نفع خويش يا فرد خاصي در موقعيت و شرايطي ويژه به صورت موقتي است؛ و در نقطه مقابل اين افراد مي توان افرادي را قرار داد كه با داشتن نگرشي بي ثبات و غير متعهدانه به هنگام رويارويي با شرايط مختلف محيطي طوري عمل مي كنند كه با بايسته هاي رفتاري فاصله زيادي دارد و صرفاً متأثر از شرايط محيطي است، اما گفتني است آنچه كه در به وجود آمدن نگرشي مطلوب در افراد نقش اساسي را ايفاء ميكند داشتن آگاهي هاي لازم و كافي در رابطه با مسايل مختلف است؛ همچنان كه نوع رفتار هركسي با طرف مقابل خود متأثر از شناختي است كه از ويژگي هاي شخصيتي آن شخص دارد، عملكرد هر فرد در شرايط گوناگون نيز بالطبع نشأت گرفته از آگاهي هايي است كه فرد در رابطه با آن امور به دست آورده و نسبت به آن يقين پيدا كرده است. حال با توجه به اين واقعيت كه يكي از اقشار موثر جامعه كه نوع رفتار و عملكرد آنها مي تواند اكثريت قريب به اتفاق افراد جامعه را متأثر كند معلمان هستند و به وجود آمدن نگرش مطلوب، مناسب و مثبت در آنان امري مهم تلقي مي شود مي توان چنين استدلال نمود كه دادن آگاهي هاي لازم به معلمان و اعمال آموزش هاي تغيير نگرش به آنان جهت بهبود عملكرد آنان امري ضروري و با اهميت به شمار مي آيد و از آنجايي كه مهمترين و اصلي ترين وظيفه معلمان در راستاي ايفاي نقش خود، انجام وظيفه آموزشي آنهاست و دادن آموزش هاي لازم جهت آگاه سازي آنان از وظايف آموزشي و همچنين اصول و بايسته هاي فعاليت هاي آموزشي و ياددهي آنها امري بسيار مهم و جدي است.