ميزان علاقه مندي به محيط زيست و مالچ پاشي با مواد نفتي در نواحي روستايي (مطالعه موردي: روستاهاي علاونه ضعيف و قاسم زامل در شهرستان حميديه)

امروزه تخريب محيط زيست به بحراني جهاني تبديل شده كه روز به روز بر عمق و دامنه اين بحران افزوده مي شود، به همين دليل حفاظت از آن به چنان ارزش اخلاقي تبديل شده است كه حمايت كيفري از آن ضروري مي نمايد. از طرفي محيط زيست كه به عنوان يكي از عوامل اصلي توسعه پايدار در حيات انساني نقش موثري را ايفا مي نمايد، به راهي براي دستيابي به توسعه زود هنگام براساس ديدگاه هاي سود محور موجود در جهان سرمايه داري تبديل شده است. لذا حفاظت از محيط زيست به عنوان اثربخش ترين ساز و كار جامعه براي مقابله با بزرگ ترين چالش قرن يعني توسعه پايدار شناخته شده است. در اين ميان رسانه نقش بسيار مهمي در جامعه پذيري و دروني كردن منابع تشكيل دهنده سرمايه اجتماعي، به خصوص مشاركت ايفا مي نمايد كه همين كاركرد رسانه اي مي تواند تاثير بسيار مهمي بر توسعه پايدار ملي داشته باشد و توجه به اين رسالت مهم براي دولت مردان، برنامه ريزان و عاملان رسانه هاي جمعي ضرورتي انكارناپذير بوده است. براين اساس بررسي اهميت و جايگاه رسانه در حفاظت از محيط زيست با رويكرد توسعه پايدار هدف اصلي اين پژوهش مي باشد. براي اين منظور در مقاله توصيفي حاضر كتب و ديدگاه هاي صاحب نظران، مورد مطالعه و بررسي قرار گرفته است. كشور ايران به دليل واقع شدن در كمربند بياباني، همواره تحت تأثير خسارات ناشي از فرسايش بادي و هجوم ماسه هاي روان قرار دارد. هجوم ماسه‌هاي روان سبب آسيب به بخش‌هاي مختلف مي‌شود و هدف تثبيت تپه هاي ماسه اي و كاهش خسارات ناشي از هجوم ماسه-هاي روان مي باشد. از اين رو اهميت دادن به محيط زيست و طبيعت بسيار مهم تلقي مي شود.