بررسي نقش مولفه هاي رهبري تحول آفرين بر تعهد سازماني (مورد مطالعه كاركنان ناجا در استان گيلان)

تغييرات گسترده و جهاني شدن در دنياي امروز مستلزم سبك رهبري متفاوت و جديدي است كه با استفاده بهينه از منابع و دارايي هاي مادي و انساني، اهداف سازمان را تحقق بخشيده و قادر به توسعه ظرفيت ها و استفاده از آن ها باشد. رهبراني كه با خلق چشم اندازهاي نوين، تدوين و توسعه بينش ها و الهام بخشي، موجب تحول و نوآوري شده و با برانگيختن پيروان و ايجاد تعهد و مسئوليت پذيري و هماهنگي در آن ها، عوامل و عناصر سازماني را به گونه اي به كار مي گيرند كه هم بقاي سازمان راتضمين كرده و هم موجبات رشد آن ها را فراهم سازند. بنابراين و بطور مشخص هدف از انجام اين تحقيق بررسي رابطه مولفه هاي رهبري تحول آفرين با تعهد سازماني ( مورد مطالعه كاركنان ناجا استان گيلان) است. در اين تحقيق جامعه آماري شامل كليه كاركنان ناجا است كه تعداد آنها 730 نفر بود. براي تعيين حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و در سطح 0/05 خطا و با در نظر گرفتن حجم جامعه ، حجم نمونه مشخص شد. تعداد نمونه 240 نفر برآورد شد. در تحقيق فوق روش جمع آوري اطلاعات تركيبي از روش كتابخانه اي و ميداني بوده است. يافته هاي تحقيق نشان مي دهد كه: همبستگي معني داري بين رهبري تحول آفرين با تعهد سازماني كاركنان ناجا وجود دارد. مقدار همبستگي پيرسون {(**)214.-}محاسبه شده كه در سطح 0.01 معني دار است. نتيجه اين آزمون قبول فرض كلي پژوهش است؛ بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه رهبري تحول آفرين مديران همبستگي معني داري با تعهد سازماني كاركنان ناجا دارد. ثانيا اين همبستگي منفي شده است. يعني اين دو متغير با هم رابطه منفي دارند. كه دليل آن مي تواند سن كم شركت كنندگان در تحقيق و همچنين تعداد بسيار كم شركت كنندگان زن باشد. در رابطه با بررسي هاي بيشتر در اين حوزه محقق پيشنهادهايي ارائه داده است.

Extensive changes and globalization in today s world require a different and new leadership style that realizes the goals of the organization with the optimal use of material and human resources and assets and is able to develop capacities and use them. Leaders who cause transformation and innovation by creating new visions, formulating and developing insights and inspiration, and by rousing followers and creating commitment, responsibility and coordination in them, they use organizational factors and elements in a way. which both guarantee the survival of the organization and provide the reasons for their growth. Therefore, the specific purpose of this research is to examine the relationship between the components of transformational leadership and organizational commitment (in the case of Naja employees in Gilan province). In this research, the statistical population includes all employees of Naja, whose number was 730. To determine the sample size, the sample size was determined by using Morgan s table and at the 0.05 level of error and considering the size of the population. The number of samples was estimated to be 240 people. In the above research, the data collection method was a combination of library and field methods. The research findings show that: there is a significant correlation between transformational leadership and organizational commitment of Naja employees. Pearson s correlation value {-.214(**)} was calculated, which is significant at the 0.01 level. The result of this test is acceptance of the general assumption of the research; Therefore, it can be concluded that the transformational leadership of managers has a significant correlation with the organizational commitment of Naja employees. Secondly, this correlation has become negative. This means that these two variables have a negative relationship. The reason can be the young age of the research participants and also the very small number of female participants. In relation to further studies in this field, the researcher has made suggestions.