ارتباط هوشمندي كسب و كار و هوش تجاري كاركنان سازماني با ميانجي گري قابليت بازاريابي سازماني

The relationship between business intelligence and business intelligence of organizational employees with the mediation of organizational marketing capability

هدف از اين پژوهش، بررسي ارتباط هوشمندي كسب و كار و هوش تجاري كاركنان سازماني با ميانجي گري قابليت بازاريابي سازماني بوده است. جامعه آماري تحقيق را كليه مديران كسب و كارهاي نوپا (استارت آپ ها) كه موسس شركت و يا كارآفرين هستند، تشكيل داده اند. نمونه تحقيق 76 مدير بوده است كه به همه آنها پرسشنامه جهت تكميل ارائه گرديد. از روش نمونه‌گيري هدفمند براي بدست آوردن حجم نمونه استفاده شده است و براي انجام اين پژوهش توصيفي، مقطعي و كاربردي از پرسشنامه استفاده گرديده است كه پس از سنجش روايي و پايايي (ميزان پايايي 0.773 محاسبه گرديد) بر اساس نمونه گيري تصادفي پرسشنامه ها توزيع گرديدند. براي آزمون تمامي فرضيه هاي اين تحقيق از ضريب همبستگي پيرسون و تحليل رگرسيون استفاده شده است و همچنين براي بررسي ادعاي مبني بر نرمال بودن توزيع داده‌ها از روش كولموگروف و اسميرنوف استفاده گرديده است. يافته‌هاي پژوهش حاكي از تاييد كليه‌ فرضيه‌هاي تحقيق مي باشد.

The purpose of this research was to investigate the relationship between business intelligence and business intelligence of organizational employees with the mediation of organizational marketing capability. The statistical population of the research is made up of all managers of new businesses (start-ups) who are founders of companies or entrepreneurs. The research sample was 76 managers, all of whom were given a questionnaire to complete. Purposive sampling method has been used to obtain the sample size, and to conduct this descriptive, cross-sectional and applied research, a questionnaire has been used, which after measuring the validity and reliability (the reliability rate was calculated as 0.773) was distributed based on random sampling of the questionnaires. they turned Pearson s correlation coefficient and regression analysis were used to test all the hypotheses of this research, and Kolmogorov and Smirnov s method was used to check the claim that the data distribution was normal. The research findings confirm all research hypotheses.