تبيين رابطه بين رضايت شغلي و وفاداري كاركنان در شركت و تاثير آن بر تعهد آنها (مطالعه موردي: بانك قتصاد نوين)

سرمايه توسط عامل انساني وارد چرخه‌ي توليد و خدمات مي‌شود، تجهيزات و تكنولوژي توسط نيروي انساني(كاركنان) به كار گرفته مي‌شوند و در نهايت اين نيروي انساني (مديريت) است كه اين فرآيند را مديريت مي‌كند. عملكرد شغلي كاركنان به دليل نقش برجسته آن در دستيابي به اهداف سازمان مورد توجه مديران مي‌باشد. منابع انساني بقاي سازمان را تضمين مي‌كند و در جهان رقابتي امروز، يكي از ابزارهاي مهم براي ايجاد تحول و رسيدن به هدف‌ها و رسالت‌هاي موردنظر است. هدف اصلي تحقيق حاضر تبيين رابطه بين رضايت شغلي و وفاداري كاركنان در شركت و تأثير آن بر تعهد آن‌ها مي‌باشد. روش جمع‌آوري اطلاعات در اين تحقيق، پيمايشي مبتني بر پرسشنامه استاندارد رضايت شغلي مينه سوتا، پرسشنامه استاندارد وفاداري كاركنان ليندنرين و پرسشنامه استاندارد تعهد سازماني گوين ديك و بورلي متك بوده است. جامعه آماري اين تحقيق كاركنان بانك اقتصاد نوين شهر تهران مي‌باشد كه با استفاده از جدول مورگان 381 نفر برآورد و در ادامه با نرم‌افزار spss به تحليل و توصيف متغيرها و فرضيه‌هاي پژوهش پرداخته شده است. توانمندسازي (4.89)، پاداش و به رسميت شناختن (3.15) و محيط كاري در رضايت شغلي (3.27) با وفاداري كاركنان رابطه مثبت و معناداري دارد. ضريب t ميان مؤلفه‌هاي مشاركت در تصميم‌گيري و رضايت شغلي 3.07 مي‌باشد. سطح رابطه ميان وفاداري كاركنان و تعهد شركت برابر با 4.13 مي‌باشد. در مؤلفه‌هاي رضايت شغلي از جمله مشاركت در تصميم‌گيري، توانمندسازي، پاداش و به رسميت شناختن و محيط كاري به ترتيب برابر با مقدار عددي 3.06، 3.08، 4.01، 4.19 مي‌باشد.