شماره ركورد كنفرانس :
5388
عنوان مقاله :
سبكشناسي ساختاري شيرين و فرهاد سليمي براساس تئوري پراپ
پديدآورندگان :
ميربلوچزائي اسحاق imirbaloochzahi@yahoo.com دانشگاه ولايت ايرانشهر , باراني محمد imirbaloochzahi@yahoo.com دانشگاه سيستان و بلوچستان , خليليجهانتيغ مريم imirbaloochzahi@yahoo.com دانشگاه سيستان و بلوچستان
كليدواژه :
ساختارگرايي , خويشكاري , سبكشناسي ساختاري.
عنوان كنفرانس :
همايش نقد و نظريه ادبي
چكيده فارسي :
منظومههاي عاشقانه ادب فارسي با وجود قدمت و همراهي تاريخي با زبان فارسي و استقبال عمومي گسترده در تمام دورهها كمتر مورد تجزيهوتحليل قرار گرفتهاند، از نيمهي دوم قرن نوزدهم ميلادي با پيدايش نظريّههاي جديد در حوزهي زبانشناسي، سبكشناسي، نقد ادبي، انواع ادبي و تحول در اين مكتبها، ادبيات و آثار ادبي اهميت و جايگاه ويژهاي در پژوهشهاي نوين جهان يافتهاند. مثنوي شيرين و فرهاد سليميجروني بهعنوان تنها اثر موجود اين شاعر از قرن نهم و نمونهي نسبتاً خوبي از منظومههاي عاشقانه فارسي داراي پارهاي ويژگيهاي خاص ساختاري است كه ضرورت تحليل عناصر سبك آن را ميطلبد و استوار كردن اين تحليل بر پايه تئوري پراپ بهعنوان پدر ساختارگرايي، زمينه را براي استنتاج علمي دقيقتري از اين تحليل فراهم ميكند. هرچند كه عنوان سبكشناسي با در پيشگرفتن پژوهشهاي خاصّي در ادبيات، باب تحقيقات تازهاي را در اين حوزه گشوده است اما ازآنجاكه سبكشناسي به تعبير صاحبنظران با دانشهاي گوناگوني چون علمالاديان، فلسفه و عرفان، تاريخ، معاني و بيان، تاريخ ادبيات، عروض و قافيه و …درآميخته است عموماً دورنماي منسجم و قاعدهمندي از اين دانش در تصوّر اهل فن، شكل نگرفته است بنابراين بايد با رويكردهاي نويني در اين حوزه مسير بررسيهاي سبكي را هموارتر و شفافتر بازتعريف كرد. فُرماليسم با نگاهي ويژه به زبان ادبي، ارتقاء پژوهشهاي ادبي و گشودن حوزههاي جديدي در اين زمينه، سبب تحولات بزرگي در تكامل نظريههاي ادبي شده و نقش مهمي در گسترش ساختارگرايي داشته است؛ ساختارگرايي، مكتبي است كه با نگاه دقيق به آثار ادبي در پي كشف كلّيتي است كه از اجزا و عناصر معيني شكل گرفته و كيفيت تركيب اين عناصر و روابطي كه با كليت يا ساختار دارند بخش اساسي تحليل ساختاري و راهي جهت كشف و استنتاج چگونگي توليد معني در ساخت معيّن است؛ فهم دقيق «خويشكاري» و توانايي تشخيص آن در قصهها، راهبرد اصلي تحليل ساختاري در تئوري پراپ است. سبكشناسي ساختاري در پي بازشناسي و معرفي اجزاء و عناصر ساختاري آثار ادبي در كلّيتي بههمپيوسته است تا بهجاي بررسيهاي جداگانهي آثار ادبي با نگاهي سامانمند و كلّي به شيوهها و ابزارهاي آفرينش هنري دست يابد پژوهش حاضر در پي بررسي سبك ساختاري منظومهي شيرين و فرهاد سليميجروني با استفاده از تئوري ساختارگرايانهي پراپ است كه درواقع هدف اصلي آن بازشناسي عناصر ساختاري سبك متن از نظر كاركرد روايي است.