شماره ركورد كنفرانس :
5388
عنوان مقاله :
نقد جامعهشناختي رمان «اي كاش گل سرخ نبود» از منيژه آرمين
پديدآورندگان :
شهسواري زينب zasgari199@gmail.com دانشگاه وليعصر(ع) رفسنجان , عسگري زهرا zasgari199@gmail.com دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) قزوين
كليدواژه :
نقد جامعهشناختي , لوسين گلدمن , رمان معاصر , اي كاش گل سرخ نبود , منيژه آرمين.
عنوان كنفرانس :
همايش نقد و نظريه ادبي
چكيده فارسي :
نقد جامعهشناختي يكي از روشهاي كارآمد در تبيين نحوهي انعكاس واقعيتهاي اجتماعي در آثار ادبي است كه بهصورت علمي و روشمند به بررسي تأثير تحولات اجتماعي بر متون ادبي و همچنين تأثيرپذيري اجتماع از آثار ادبي بهخصوص رمان ميپردازد. اين شيوهي نوين ادبي اين امكان را فراهم ميسازد تا با كاوش در محتوا و ساختار رمان، ميزان انعكاس وقايع و تحولات اجتماعي در قلم نويسنده و دنياي تخيلي اثر، نقد و تحليل شود. با توجه به وجود رابطهي معنادار ميان اجتماع و ساختار و محتواي رمانهاي ايراني كه آغاز آن را ميتوان از دورهي مشروطه تاكنون در نظرگرفت و با توجه به سير تحولات اجتماعي، سياسي و فرهنگي در اين بازهي زماني، استفاده از اين شيوهي تحليلي براي نقد و تحليل آثار اين دوره بيش از پيش مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اين نوشتار نيز با بهرهگيري از اين شيوه، يكي از آثار برتر دورهي معاصر، رمان اي كاش گل سرخ نبود، از منيژه آرمين را نقد و تحليل ميكند. منيزه آرمين، نويسندهاي واقعگراست كه رمان اي كاش گل سرخ نبود وي، به بازتاب تحولات اجتماعي در بازهي زماني اواخر دورهي سلطنت پهلوي تا انقلاب اسلامي ميپردازد. پژوهش حاضر پس از تبيين ديدگاههاي منتقدان برجستهاي از قبيل هگل، لوكاچ و لوسين گلدمن، به نقد رمان بر مبناي نظريهي گلدمن ميپردازد. بررسي معنايي عناصر و تحليلهاي نمادين صورت گرفته در نوشتار پيش رو، بيانگر آن است كه آرمين بهصورت زيركانهاي توانسته است با بهرهجويي از نمادپردازي، معاني و مفاهيم تحولات و ايدئولوژيهاي اجتماعي را بهتصوير كشد و در نهايت تحليل صورتگرفته حاكي از آن است كه اين رمان ميتواند ديدگاه مناسبي را براي شناخت ساختارها و تحولات جامعه ايران، در بازهي زماني روايت داستان ارائه دهد و مطالعات جامعهشناختي ادبيات فارسي را غنا بخشد.