بررسي سازگاري و استقرارگونه هاي درختي غير مثمر با استفاده از فاضلاب مطالعه موردي: منطقه حصارسرخ قم

Investigating the compatibility and establishment of non productive tree species using sewage Case study Hesarsokh area of Qom

يكي از مناسبترين روش هاي استفاده بهينه از منابع آب قابل دسترس در مناطق خشك و نيمه خشك و كاهش آلودگي ناشي از وجود فاضلاب ، تصفيه و استفاده مجدد از آن در بخش هاي كشاورزي، منابع طبيعي و ايجاد فضاي سبز در حاشيه شهرها مي باشد. با استفاده از پساب فاضلاب در امر جنگل كاري و احداث فضاي سبز، ضمن سبز نمودن فضاي اطراف شهرها، از آلودگي هاي زيست محيطي به نحو مطلوبي كاسته مي شود. تحقيق حاضر به منظور بررسي سازگاري واستقرار 10 گونه درختي غير مثمر و سازگار با شرايط اقليمي قم در منطقه حصارسرخ و در قالب طرح بلوك هاي كامل تصادفي در سه تكرار و به مدت 4 سال صورت پذيرفت. داده‌هاي بدست آمده با استفاده از نرم‌افزار SAS و در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي مورد تجزيه و تحليل آماري قرار گرفت. براي مقايسه ميانگين درصد استقرار بين تيمارهاي مختلف از آزمون چند دامنه اي دانكن استفاده شد. بيشترين درصد استقرار مربوط به گونه هاي آكاسيا، اكاليپتوس و گز شاهي با 100 درصد و كمترين آن مربوط به كاج تهران با 25 درصد، اقاقيا با 26 درصد و دورگه پده - صنوبر با 5/27 درصد بود. استقرار نهال ها در منطقه حصار سرخ قم، علاوه بر ويژگي هاي ژنتيكي گونه ها، تحت تاثير عوامل متعددي از جمله گرماي شديد تابستان، سرما و يخبندان، ميزان املاح موجود در خاك و آبياري با فاضلاب تصفيه نشده، قرار داشت.

One of the most suitable ways to reduce the pollution caused by the presence of sewage is to purify and reuse it in agriculture, natural resources, and creating green spaces on the outskirts of cities. By using sewage effluent in the matter of forestry and building green space, while greening the space around the cities, environmental pollution is reduced in a favorable way. The present research was conducted in order to investigate the compatibility and establishment of 10 non-productive tree species adapted to the climatic conditions of Qom in Hesarsokh region and in the form of complete randomized block design in three repetitions and for 4 years. The data were statistically analyzed using SAS software and in the form of randomized complete block design. Duncan s multiple range test was used to compare the average percentage of establishment between different treatments. The highest percentage of establishment was related to Acacia salicina, Eucalyptus camaldulensis and Tamarix aphylla species with 100% and the lowest percentage was related to Pinus eldarica with 25%, Robinia pseudoacacia with 26% and Populus alba ×Populus euphratica with 27.5%. In addition to the genetic characteristics of the species, the establishment of seedlings in the Hesarsokh area of Qom was affected by several factors, including the intense summer heat, cold and frost, the amount of salts in the soil and irrigation with untreated wastewater.