شماره ركورد كنفرانس :
5393
عنوان مقاله :
تحليلي بر داستان «خدا حقيقت را مي بيند، اما بي درنگ آشكارش نمي كند» اثر لف نيكالايويچ تالستوي
پديدآورندگان :
سيدآقايي رضايي مهنا m.rezaie@umz.ac.ir گروه زبان روسي، دانشگاه مازندران
تعداد صفحه :
6
كليدواژه :
«خدا حقيقت را مي بيند , اما بي درنگ آشكارش نمي كند» , داستان پندآموز , تالستوي , بخشش و ايثار
سال انتشار :
1399
عنوان كنفرانس :
روسيه و كشورهاي مشترك المنافع: زبان، ادبيات، تاريخ و فرهنگ
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
در اين مقاله داستان «خدا حقيقت را مي بيند، اما بي درنگ آشكارش نمي كند» اثر لف تالستوي را مورد تحليل قرار مي دهيم. بي شك اين اثر جايگاه ويژه اي در فرهنگ روسي دارد و علاوه بر ادبيات، بر ديگر عرصه هاي هنر مانند موسيقي، نقاشي و فيلم سازي نيز تاثيرگذار بود. تالستوي كه همواره طبعي خروشان و پرسش گر داشت، در سال هاي پاياني دهۀ هفتاد دچار بحران دروني مي شود، بحراني كه در پِي آن، معنويت و مذهب بنيان جهان بيني اش مي شوند. اين تحول نه تنها بر سبك زندگي نويسنده تأثير مي گذارد، بلكه ژانر آثارش را نيز به كلي دگرگون مي كند. او بر آن مي شود تا پيام هاي خود را با زباني ساده و آشنا براي عوام در زر ورق قصه بپيچاند و آثاري آموزنده براي تودۀ مردم خلق كند. تالستوي در اين داستان از ايمان، تسليم و رضا، خشونت-پرهيزي، بخشش و ايثار و عشق مسيحي سخن مي گويد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت