شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
بنياد مابعدالطبيعه در انديشه سهروردي
پديدآورندگان :
احسن مجيد ahsan.majid62@gmail.com استاديار گروه فلسفه و كلام اسلامي دانشگاه امام صادق عليه السلام، تهران، ايران
كليدواژه :
حكمت سينوي , مابعدالطبيعه اشراقي , معرفت‌شناسي اشراقي , علم حضوري , مطابقت
سال انتشار :
1401
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
فلسفه گزارش عقلاني فيلسوفان از مواجهه‌شان با هستي است. ابن‌سينا، بر محور تمايز وجود و ماهيت، متافيزيكي بنيان نهاده است كه در آن عالمي عيني مطابق علم الهي تحقق پيدا كرده و علم مبادي عاليه و نيز انسان به آن بي‌وساطت صور علميه نيست. حكمت نيز صورت‌بندي عقلاني سير معرفتي آدمي است تا عالَمي شود علمي مطابق با عالم عيني. رئاليسم سينوي مطابقتِ ماهوي ذهن و عين و غيرمستقيم است كه با تكيه بر ثنويت ماده و صورت و جنس و فصل، شناخت ذات يا همان كلي طبيعي را در موطن لابشرطيت ممكن مي‌كند. سهروردي بر آن است كه چنين رويكردي شناخت را ناممكن خواهد كرد و حل مسئله معرفت ممكن نيست جز به نحو پيشيني كه در آن، مقام اثبات و ثبوت يگانه شده و افتراق فاعل شناسايي از متعلق شناسايي رفع شود. وي با انكار كلي طبيعي و بلاموضوع كردن مسئله مطابقت در حوزه شناخت، به نوعي پديدارشناسي و شناخت بي‌واسطه در تمام مراتب انوار رو مي‌آورد كه نوعي خاص از نظام تعريف مفهومي رقم مي‌زند و در آن معناي حكمت نيز چيزي جز سلوك معنوي براي انكشاف بي‌واسطه حقيقت نخواهد بود. برخي با تأكيد بر وجود علم حضوري در حكمت سينوي، تحول بنيادين حكمت در انديشه سهروردي را انكار كرده و آن را به تغيير صرف اصطلاحات فروكاسته‌اند. از منظرديگر، تحول عظيم متافيزيك در سهروردي نه به نوآوري در طرح علم حضوري بلكه به بدل كردن آن به نقطه آغاز متافيزيك است كه به نتايج بسيار متفاوتي از حكمت مشاء مي‌انجامد. با اين همه همان طور كه برخي اشاره كرده‌اند، اين تبيين كاملي از خاستگاه تحول متافيزيكي سهروردي نيست، و در واقع مناط علم حضوري نفس در سهروردي متفاوت است كه برمحور آن بوعلي فلسفه را به عرفان تحويل برده است، بر خلاف سهروردي كه سلوك عرفاني را تحليل متافيزيكي كرده است. علاوه بر اين كه حضور نيز نزد او معنايي متفاوت از بوعلي پيدا كرده است. در اين مقاله خواهيم كوشيد ابعاد اين تحول را تبيين نماييم.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت