شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
نسبت‌سنجي ديدگاه‌هاي حكيم سهروردي و ويكتور فرانكل در معناداري زندگي بر پايۀ انگارۀ كشف معنا
پديدآورندگان :
حسين‌پور تنكابني رسول hoseinpour8@gmail.com پژوهشگر پسادكتري، پژوهشكدۀ مطالعات اسلامي در علوم انساني، دانشگاه فردوسي مشهد، مشهد، ايران
كليدواژه :
معنادرماني , كشف معنا , فرانكل , سهروردي , خدا , ازخودفراروي , معنويت
سال انتشار :
1401
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
يكي از برجسته‌ترين دغدغه‌هاي بنيادين و وجوديِ انسان معاصر يافت معناي زندگي است. معنادرماني شاخه‌اي از فلسفه‌درماني است كه به طور خاص به تحليل و حل اين دغدغۀ مهم روي آورده است. ويكتور اميل فرانكل، پايه‌گذار معنادرماني، معتقد است كه بايد با ابزار «كشف» به معناي زندگي دست يافت. مؤلفه‌هاي كشف معنا از نگاه او (1) دين (خدا)، (2) رنج گريزناپذير، و (3) از خودفراروي است. به باور برخي از مفسرانِ ديدگاه فرانكل، «معنايِ غايي» زندگي تنها در باورمندي و رسيدن به خدا است و اين سرآغازي براي مراجعه به گرايش‌هاي فكري و فلسفيِ معنويت‌گرا همچون حكمت اشراق است كه قرن‌ها پيش ارائه گرديده است. سهروردي بر اين باور است كه اگرچه عارف بايد نور حق را در آيينۀ دل ببيند، اما تا زماني كه خويشتن را مي‌بيند، به حقيقت توحيد نخواهد رسيد (ازخودفراروي). مقولۀ نور نيز در حكمت اشراق با معناي زندگي و آنچه مايۀ يافت معنا مي‌شود پيوندي تنگاتنگ دارد. نور چيزي است كه تاريكي را مي‌زدايد و هر آنچه ناپيدا است را آشكار مي‌سازد. در اصطلاح فلسفي نور ظاهر بذاته و مظهر لغيره است؛ يعني نور در ذات خود هويدا و آشكاركنندۀ پديده‌هاي پيرامون خود است. بي‌ترديد براي كشف معناي زندگي در جهاني كه سرشار از تاريكي و موانع مادي است، نيازمند نوريم. اگر نورِ زندگي را بيابيم معناي زندگي را هم خواهيم يافت. در حكمت سهروردي خداوند نورالأنوار است و همان گونه كه در معنادرماني هم آمده، معناي غائي چيزي جز خداوند نمي‌تواند باشد. اين نور در سراسر هستي جريان دارد و مي‌توان ادعا كرد كه جايي از جهان نيست كه تهي از معنا باشد.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت