شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
آيا فلسفه شيخ اشراق اتمام راه ناتمام ابن‌سينا است؟
پديدآورندگان :
ذبيحي محمد zabihi@gmail.com استاد گروه فلسفه و كلام اسلامي، دانشگاه قم، قم، ايران
كليدواژه :
سهروردي , ابن‌سينا , روش فلسفي , كشف و شهود
سال انتشار :
1401
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
روش فلسفي ابن‌سينا و سهرودي تفاوت‌هاي گسترده‌اي با يكديگر دارد. برترين ويژگي ابن‌سينا به عنوان يك فيلسوف تسليم بودن وي در برابر برهان است. درست در نقطه مقابل، نظام فكري اشراقي پيوندي ناگسستني با كشف و شهود دارد. به بيان فني‌تر، در فلسفه ابن‌سينا مبناي كار تعليق و التزام به استدلال و قياس است ولي در فلسفه سهروردي مبنا تقيد و تعلق است كه خود او در صفحات آغازين حكمت الاشراق به آن تصريح دارد. دو فلسفه ياد شده در محتوا و مباني نيز تفاوت‌هاي اساسي با يكديگر دارند. اعتباري شمردن وجود، انكارماده و صورت نوعيه و در نتيجه بسيط دانستن جسم، و به تبع آن قائل شدن به علم حضوري به محسوسات پاره‌اي از اين اختلافات اساسي است. با اين حال، در برخي موارد كه انتظار مي‌رود ديدگاه او تفاوت قابل توجهي با ابن‌سينا داشته باشد چنين نشده است. براي نمونه او در مسئله نفس و اتحاد عاقل و معقول تقريباً همان مسير ابن‌سينا را طي كرده است. با توجه به اين نكته، اين پرسش پيش مي‌آيد كه آيا فلسفه شيخ اشراق اتمام راه ناتمام ابن‌سينا است. به عبارت ديگر آيا ابن‌سينا نيز در نهايت فلسفه ورزي خود به كشف و شهود روي آورده و به حيطه فلسفه اشراقي وارد شده بود. اين مقاله تلاشي براي پاسخ به اين پرسش است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت