شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
نور و آگاهي، آيا فلسفه نور سهروردي كهنروانمندانگار است؟
پديدآورندگان :
صداقتي آرمان a.sedaghati@hotmail.com دانشآموخته كارشناسي ارشد فلسفه، دانشگاه شهيد بهشتي، تهران، ايران
كليدواژه :
فلسفه نور , سهروردي , ديويد چالمرز , آگاهي , كهنروانمندانگاري
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
چكيده فارسي :
در اين مقاله هستيشناسي فلسفه نور سهروردي با نگاه هستيشناسانه كهن روانمندانگاري ديويد چالمرز مقايسه خواهند شد. براي اين كار لازم است تا نور در نگاه سهروردي با آگاهي در كهن روانمندانگاري چالمرز در كنار هم قرار گيرند. البته سهروردي خود در توصيف نور امكان اين كار را براي ما فراهم ميكند. در اين راستا ابتدا كهن روانمندانگاري چالمرز مورد بررسي قرار ميگيرد. او بر اين باور است كه ميتوان آگاهي را به مثابه شق ديگري از نيروهاي بنيادين طبيعت چون الكترومغناطيس در نظر گرفت. او برخي ماهيات را داراي ويژگيهاي كهن پديدار ميداند كه در حالات خاص و به صورت جمعي (براي مثال چينش مناسب در كنار هم) ايجاد خصوصيات پديدار ميكنند. از ديگر سو با ارائه خلاصهاي از فلسفه نور سهروردي و تعريف نور در نگاه او به بررسي شباهتها و تفاوتهاي اين دو نگاه خواهيم پرداخت. از جمله اين شباهتها اينست كه چالمرز فيزيكال ها را به دو دسته داراي قابليت كهن پديداري و بدون آن تقسيم ميكند و سهروردي نيز اشياء جهان را در دو دسته اشيائي كه ذات حقيقتشان نور است و اشيائي كه ذات حقيقتشان نور نيست قرار ميدهد. همچنين همانطور كه چينش مناسب ميكروفيزيكال هاي داراي قابليت آگاهي منجر به ايجاد ويژگيهاي پديداري و در نتيجه تشكيل ماكروفيزيكال هاي آگاه ميشود، نور مجرد و محض نيز با عارض شدن به غير منجر به ايجاد اشياء با نور لغيره ميگردد. در مجموع خواهيم ديد كه كهن روانمندانگاري چالمرز كه بخش خاصي از نگاه اوست و وي در دو مقاله به توضيح آن پرداخته، اين امكان را به ما ميدهد كه با وجود نگاه ماترياليستي او و تفاوت موجود در معرفتشناسي ذهن/نفس چالمرز و سهروردي، به مقايسه اين بخش از نظرات هستيشناسانه اين دو فيلسوف پرداخته و شاهد تشابهات تأمل برانگيز و غيرقابل انكاري ميان آنها باشيم.