شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
نور به مثابه الگو در مطالعات الهياتي نوين
پديدآورندگان :
علوي سيد محمدكاظم smk.alavi@hsu.ac.ir دانشيار گروه فلسفه و حكمت اسلامي، دانشگاه حكيم سبزواري، سبزوار، ايران
كليدواژه :
حكمت اشراق , الگوي نور , مطالعات الهياتي نوين , ارتباطات چهارگانه انسان
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
چكيده فارسي :
نور در حكمت اشراق موضوع فلسفه واقع گشته و هستيشناسي و نظام سلسله موجودات بر اساس آن تعريف گشته است. اما به ساحت هستيشناسي منحصر نگشته و نظامهاي مطالعاتي ديگر را نيز شامل شده به گونهاي كه ميتوان از نور به عنوان يك پارادايم ياد كرد و از آن براي تبيين مسائل نوين الگو گرفت. با توجه به محوريت ارتباطات چهارگانه انسان در مطالعات نوين الهياتي، ميتوان از نور براي تبيين انسان در چاچوب اين ارتباطات بهره برد. نور نزد سهروردي به «ظاهر بذاته و مظهر لغيره» تعريف شده است كه با توجه به تعريف آن براي نورالانوار نزد سهروردي، در نگاه نخست در تبيين ارتباط انسان با خدا استفاده ميگردد كه اين ارتباط را به صورت اضافه اشراقي و يك ارتباط يك سويه تعريف ميكند اما با توجه به اين كه انسان در حكمت اشراق خود نور دانسته شده، از آن ميتوان به عنوان الگو براي ساير ساحتهاي ارتباطي انسان بهره برد. در اين تعريف، نور به خودي خود، روشن و آشكار است و باعث روشني و وضوح ديگري ميگردد و اين خاصيت بالذات بوده و و در نورافشاني نه از نورانيت او چيزي كاسته ميشود و نه از ديگري چيزي به او ميرسد و درواقع، در آن تعامل و تبادلي نيست كه در اصطلاح اشراقي به آن اضافه اشراقي گفته ميشود. ارتباط انسان با خود و ديگران در دو ساحت فردي و اجتماعي با همين الگو ميتواند به ارتباطي نوراني و معنوي تبديل گردد و نخست آنكه خويشتن خويش را دريافته و به حقيقت نوراني خويش بازگشت ميكند و سپس بدون بهرهگيري و حتي چشمداشت معاملهاي و تبادلي، به بهرهمندسازي ديگران از اين نور نيز ميپردازد. در مورد جهان نيز ضمن آنكه معناي نوراني خويش را درمييابد تجربه زيسته خود با عالم را از رابطه استثماري و تصرف خارج نموده و با نوربخشي به آن، معنادار ميسازد.