شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
بررسي وقوع تبعي (فرارويدادگي) غواسق نسبت به عالم انوار
پديدآورندگان :
قزلباش زهرا ghezelbash_zahra@yahoo.com دانشآموخته دكتري فلسفه غرب، دانشگاه تهران، تهران، ايران
كليدواژه :
وقوع تبعي , غواسق , جوهريّت , عالم انوار
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
چكيده فارسي :
فرارويدادگي (supervenience) يا وقوع تبعي، اصطلاحي در فلسفۀ ذهن است كه اول بار دانالد ديويدسن در مقالۀ «رويدادهاي ذهني» درباب رابطۀ امور ذهني و فيزيكي مطرح كرد، كه طبق آن، امور ذهني تابع نوع فيزيكي هستند، يعني به تبع امور فيزيكي وجود دارند ولي قابل فروكاست به امور فيزيكي نيستند. ژيگوان كيم با بسط اين مفهوم در حوزههاي ديگر فلسفه تأكيد كرده كه فرارويدادگي يك مفهوم ذاتاً فلسفي است و بيرون از فلسفه كارايي ندارد. با اين حساب، ميتوان اين مفهوم را فراتر از آنچه ديويدسن در چارچوب فيزيكاليسم حداقلي خود استفاده كرد، همچون يك مفهوم خاص فلسفي در قلمرو فلسفۀ اشراقي نيز به كار برد. رابطۀ بين جوهر غاسق و انوار در فلسفۀ سهروردي مجالي براي كاربرد مفهوم فرارويدادگي دارد. زيرا سهروردي در مقالۀ اول از قسم دوم حكمت الاشراق تصريح ميكند كه جوهر غاسق فينفسه ظاهر نيست، يعني در ذاتش هيچ نوري نيست. از سوي ديگر، جوهر است و نيازمند محلّ نيست. بنابراين، به زعم سهروردي، جوهريّت غواسق امر عقلي و غاسقيّت آنها امر عدمي است؛ يعني از نور بيبهره است. همچنين غواسق جنبۀ سلبي آگاهي نورالاقرب (صادر اول) و سايههايي در برابر نور هستند. پس آنها هرچند وجود دارند ولي نور ندارند و براي تعيين هويت آنها بايد روي دو چيز تمركز كنيم: يكي جوهريّت آنها كه طبق سهروردي، عبارت از مقداريّت است، و ديگر اين كه نسبت آنها را با انوار مشخص كنيم. به نظر ميرسد سهروردي در باب غواسق، بين وجود و مقدار و نوريّت وفاق شايستهاي كه بتواند هويت واقعي غواسق را توضيح دهد قرار نداده و به همين دليل غواسق همواره تابعي از وجود نور هستند؛ مقاديري كه چون نور ندارند عدم محض هستند و با كمك نور قابليّت وجودي مييابند. اين وضعيت بسيار شبيه وضعيت امور ذهني در نزد ديويدسن است كه هرچند پايۀ رويدادشان امور فيزيكي است، ولي مختصات مخصوص خود را دارا هستند. درنتيجه، غواسق همواره با وجود نور است كه حضور دارند وعليرغم جوهريّت، هرگز بدون نور نميتوانند هويت مشخصي داشته باشند. لذا آنها وقوعشان تابع نور است.