شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
پاسخ به مسئله شر بر اساس برخي نصوص اوستايي و رواياتي از حكمت اشراقي
پديدآورندگان :
قزلباش سارا saragh5555@gmail.com دانشآموخته دكتري فلسفه، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، تهران، ايران
كليدواژه :
خير و شر , اوستا , هورمزد , اهريمن , نور و تاريكي , حكمت اشراق , مسئله شر
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
چكيده فارسي :
مسئله شر به عنوان يكي از مهمترين مسائل فلسفه دين، بر اين پيشفرض مبتني است كه اگر خداوند قادر و خير مطلق وجود دارد، بايستي از وقوع شر جلوگيري ميكرد و وجود شر در عالم، با وجود او تناقض منطقي دارد. حال اگر ديدگاهي ضمن پذيرش پيشفرض اوليه، بتواند پاسخي براي اين تناقض ارائه دهد، مسئله شر را حل كرده است. در دو ديدگاه زرتشتي و اشراقي كه از وجوه بسياري شباهتهايي به هم دارند، به طور مبنايي به مسئله شر پرداخته شده و توجيه وجود شر در جهان، از طريق تبيين نظام هستيشناختي مبتني بر نور ارائه شده است؛ مباني مهمي چون عدمي بودن شر، نظام سلسله مراتب نوراني شامل عالم عقول، عالم نفوس و عالم عنصري كه تحت تدبير آنان قرار دارد، تبيين كيفي شر در عالم كون و فساد از طريق تبيين جريان تحول و حركت زمانمند موجودات ناقص به سوي كمال ذاتي تحت تدبير افلاك سماوي و مهمتر از همه تبيين علت وقوع شر كه به وجه امكاني، فقر و معلوليت موجودات بازمي گردد. در اين مقاله سعي ميشود ضمن بررسي مباني كلي نظام هستيشناختي دين زرتشتي و فلسفه اشراقي سهروردي همچون عدمي بودن شر، امكان، نقص و معلوليت به عنوان منابع هستيشناختي شر و لزوم حركت زمانمند موجودات عالم عنصري از نقص به كمال و از قوه به فعل در بستر زمان به عنوان كيفيت بروز شرور، بر مبناي اين اصول كلي، به پرسشهاي مسئله شر پاسخ دهيم.