شماره ركورد كنفرانس :
5397
عنوان مقاله :
انسانشناسي عملي در حكمت اشراق
پديدآورندگان :
هوشنگي حسين h.hooshangi@isu.ac.ir دانشيار گروه فلسفه و كلام اسلامي، دانشگاه امام صادق عليه السلام، تهران، ايران
كليدواژه :
انسانشناسي عملي , ذات نوري نفس , وحدت نظر و عمل , سهروردي , حكمت اشراق
عنوان كنفرانس :
شيخ اشراق و دنياي جديد
چكيده فارسي :
وجه تمايز مكاتب فلسفي و حتي ادوار تاريخي و فرهنگي را بايد در تفاوت انسانشناسي ها كاويد. در اين ميان شيخ اشراق بر خلاف فلسفه مشائي پيش از خود كه رويكردي نظري به انسانشناسي داشتند، مسير انسانشناسي عملي را در پيش ميگيرد. اساساً فلسفه اشراق داير مدار نفس انسان شكل گرفته است و اين فلسفه با نفس آغاز و با آن پايان ميپذيرد. اين نفس هويت نوري محضي است كه متصرف در بدن است و غايت آن برخلاف فلسفه مشاء، وصول به حقايق نظري و كمال عقل نظري نيست بلكه رهايي نفس از غربت عالم مادي، سعادت آن محسوب ميشود. اين مهم تنها با سير و سلوك و رياضت و انضباط و عمل تحقق مييابد. اين نفس، وجودي فعال و مستكمل است و همه ابعاد ادراكي و تحريكي آن ذيل فعاليت استكمالي نفس قرار ميگيرد نه جدا و مستقل از آن. اساساً در نگاه شيخ اشراق حيات كه خصوصيت نفس به مثابه نور محض است، به معناي فعال و مدرك بودن است. فارغ از قواي نفس، اين ذات نوري نفس است كه بالذات مدرك و و محرك است. «من» و نفس عين فعاليت است و در عين حال متعلق علم شهودي و حضوري خود است. اين وجود با اراده و ادراك و فعاليت، به خود شكل ميدهد و علم حضوري هم با متعلق خود (من) متحد است و در اين وجود، انديشه و اراده و خواست يكي ميشود. بدين ترتيب برخلاف مشائيان ساحات عمل و نظر و بالتبع مقولات نظر و عمل از هم جدا نميشود. بدين سان نظر و عمل در يك وحدت و كل تأليفي به هم ميآميزند. البته نظر و حكمت بحثي به مثابه مقدمهاي براي اشراق و حكمت ذوقي به رسميت شناخته ميشود.