شماره ركورد كنفرانس :
5403
عنوان مقاله :
معنويتِ افسون؛ افسونِ معنويت (مطالعه شناختي_ انتقادي ديدگاههاي كارلوس كاستاندا در متن آموزههاي تولتك ناواليسم)
پديدآورندگان :
حسين پور تنكابني رسول hoseinpour8@gmail.com دانشگاه فردوسي مشهد
تعداد صفحه :
21
كليدواژه :
دون خوان , گياهان مخدر , افسون , تولتك ناواليسم , انكار واقعيت.
سال انتشار :
1398
عنوان كنفرانس :
معنويت هاي نوظهور؛ شاخصه ها و نقدها
زبان مدرك :
فارسي
چكيده فارسي :
موضوع نوشتار پيشرو، مطالعۀ ديدگاههاي نويسندۀ پرطرفدار در حوزۀ شمنباوري، كارلوس كاستاندا از معدود شخصيتهاي برجستۀ دانشگاهي و معنويتگراي آمريكاي جنوبي است كه شهرت او با پير سرخپوستي چون دون خوان ماتيوس در پيوند است. عرفان سرخپوستي كه درون-مايهاي سحرگونه و جادوآجين دارد، براي نخستين بار با نام ناواليسم از سوي دون خوان به كاستاندا معرفي گرديد. كاستاندا آموزشهاي خود را با دون خوان، در 1961 آغاز و در 1971 به پايان رساند؛ آموزشهايي كه از دو سويه تشكيل شدهاند: 1. آگاهيِ روزمره؛ 2. آگاهي از اسرار آدمي، و به واقع گونهاي از آگاهي كه انسان را به يك ساحر تبديل مينمايد. كاستاندا تحت تأثير سلوك تولتكيِ دون خوان، ناگزير به استفاده از گياهان توهمزا روي ميآورد؛ تا به گفتۀ دون خوان، چشمان كاستاندا از علمگرايي افراطي روي برتافته و به واقعيت جهان گشوده شود. در اين مقاله روشن نمودهايم كه افزون بر اينكه در وجود شخصي چون دون خوان، ترديد و تأملات فراوان وجود دارد، آن‌چه كاستاندا در قالب دستوركارها و آموزههاي معنوي از وي دريافت نمود، به علت استفاده از گياهان روان گردان و تأثيرات منفيِ آن بر مغزِ انسان، به خردستيزي و پندارفام شدن واقعيتِ هستي در نگرگاه او انجاميده است.
كشور :
ايران
لينک به اين مدرک :
بازگشت