شماره ركورد كنفرانس :
5407
عنوان مقاله :
تاثير آموزش به روش بازخوردي بر تبعيت از درمان دارويي در بيماران مبتلا به ديابت شهرستان مهاباد
پديدآورندگان :
آقاخاني نادر nader1453@umsu.ac.ir مركز تحقيقات ايمني مواد غذايي و آشاميدني،دانشگاه علوم پزشكي اروميه، اروميه، ايران , معروفي اقدم شيدا marofi.sh7@gmail.com بيمارستان امام خميني مهاباد، دانشگاه علوم پزشكي اروميه، اروميه، ايران , همتي معصومه hemmatma@yahoo.com دانشكده پرستاري و مامايي اروميه، دانشگاه علوم پزشكي اروميه، اروميه، ايران , علينژاد وحيد vahidalinejad64@gmail.com دانشكده پزشكي اروميه، دانشگاه علوم پزشكي اروميه، اروميه، ايران
كليدواژه :
آموزش , روش بازخوردي , تبعيت از درمان , ديابت
عنوان كنفرانس :
اولين كنگره ملي ايمني غذا و دارو
چكيده فارسي :
چكيده مقدمه و هدف: يكي از مهمترين اصول كنترل ديابت، تبعيت بيماران از توصيه هاي درماني است و آموزش به بيمار، نقش مهمي در انجام آن دارد. استفاده از روش بازخوردي براي حصول اطمينان از درك بيماران از آموزش هاي ارائه شده توسط شماري از سازمان هاي مراقبت بهداشتي به تاييد رسيده است. بر اين اساس، مطالعه حاضر با هدف تعيين تاثير آموزش به روش باز خوردي بر تبعيت از درمان در بيماران مبتلا به ديابت شهرستان مهاباد در سال 1398 انجام شد. روش كار: در اين مطالعه نيمه تجربي، 60 بيمار مبتلا به ديابت در دو گروه مداخله و كنترل تخصيص يافتند. در گروه مداخله، علاوه بر آموزش هاي روتين، آموزش به صورت 4 جلسه 60 دقيقه اي با موضوعات تعريف بيماري ديابت، عوارض بيماري، راه هاي كنترل بيماري، خودمراقبتي در اين بيماري و رژيم غذايي، ورزش و نحوه مصرف داروها به روش بازخوردي ارائه شد. گروه كنترل تنها آموزش هاي روتين را دريافت نمودند. تبعيت از درمان با استفاده از پرسشنامه اختصاصي بيماران مبتلا به ديابت، در سه مرحله پيش آزمون، پس آزمون (يك هفته بعد روز از مداخله) و پيگيري (سه ماه بعد از مداخله) ارزيابي شد. داده ها پس از جمع آوري با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون هاي آماري كاي دو، تي تست، آناليز واريانس اندازه گيري هاي مكرر، من ويتني و ويلكاكسون با سطح معناداري 05/0 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته ها: از 60 بيمار ديابتي با ميانگين سني 73/10±62/51 سال كه وارد مطالعه ما شدند،24(40 %) داراي جنسيت زن و 36(60 %) داراي جنسيت مرد بودند. 28(7/46 %) بيمار با سطح تحصيلات كم سواد، 18(30 %) سيكل، 7(7/ 11 %) ديپلم و 7(7/11 %) تحصيلات دانشگاهي داشتند. همچنين 32(3/53%) بيمار درآمد متناسب و 35(3/58 %) داري بيمه داشتهاند. همچنين تفاوت آماري معناداري بين دو گروه مداخله و كنترل در رابطه با متغيرهاي زمينه اي فوق كه مي توانست بر يافته هاي اين مطالعه تاثيرگذار باشد، مشاهده نشد (05/0P ). آزمون تحليل واريانس اندازههاي مكرر نشان داد كه تغييرات ابعاد دارو و نمره كل در بيماران ديابتي در دو گروه مداخله و كنترل يكسان نبوده و بيانگر بالاتر بودن ميانگين نمره در گروه مداخله نسبت به گروه كنترل است. نتايج اثر تعامل زمان و گروه در اين آزمون نشان داد كه اين ميانگين نمره ابعاد دارو تأثير داشته و تفاوت آماري معنيداري در فواصل زماني اندازهگيري شده دارند. همچنين نتايج آزمون نشان داد كه اثر اصلي زمان بر ميانگين نمره دارو تأثير داشته و تفاوت آماري معنيداري در فواصل زماني اندازهگيري شده وجود دارد. نتيجه گيري: به طور كلي نتايج به دست آمده از اين مطالعه نتايج نشان داد اجراي مداخله آموزشي بازخوردي در بهبود تبعيت از درمان بيماران مبتلا به ديابت مؤثر بوده است. لذا متخصصان بهداشت و درمان ميتوانند با استفاده از راهكارهاي آموزشي از قبيل آموزش بازخوردي، امكان حضور فعال بيماران را در فرايند آموزش- يادگيري با هدف دستيابي به تغييرات رفتاري موردنياز براي تبعيت از درمان و ارتقاي كيفيت زندگي بيماران فراهم كنند