شماره ركورد كنفرانس :
5407
عنوان مقاله :
ارزيابي مورفولوژيكي اثر حفاظتي ال كارنيتين در كبد موش هاي مصرف كننده متوتركسات
پديدآورندگان :
بابائي محمد mohammad.babaei@basu.ac.ir دانشگاه بوعلي سينا , كلانتري حصاري علي a.kalantarihesari@basu.ac.ir دانشگاه بوعلي سينا , حلاج مهسا mahsa.hallaj14@gmail.com دانشگاه اروميه
كليدواژه :
متوتركسات , ال كارنيتين , كبد , هيستومورفومتري , هيستومورفولوژي
عنوان كنفرانس :
اولين كنگره ملي ايمني غذا و دارو
چكيده فارسي :
مقدمه و هدف: متوتركسات (MTX) به عنوان يك داروي آنتي متابوليك قوي، به طور گسترده اي براي درمان بسياري از سرطان ها استفاده مي شود. اين دارو ممكن است با اثرات سيتوتوكسيك باعث آسيب به بافت كبد شود. از آنجايي كه ال كارنيتين در تعادل انرژي نقش مهمي دارد، مي تواند با تأمين انرژي اثرات سوء متوتركسات را رفع كند. هدف از اين مطالعه بررسي ساختار بافتي كبد در موش هاي مصرف كننده ال كارنيتين و متوتركسات مي باشد. روش كار: در اين مطالعه تجربي، 24 سر موش سوري نر نژاد NMRI به چهار گروه شش تايي تقسيم شدند. 1- گروه كنترل (دريافت كننده 0.2 ميلي ليتر آب مقطر بصورت داخل صفاقي)، 2- گروه MTX (دريافت كننده mg/kg 20 داروي متوتركسات يك بار در هفته بصورت داخل صفاقي)، 3- گروه L-carnitine (دريافت كننده ال كارنيتين با دوز mg/kg 200 سه بار در هفته بصورت خوراكي) و 4- گروه MTX+L-carnitine. همه گروه ها پنج هفته تيمار شدند. بعد از آسان كشي به روش جابجايي مهره هاي گردن، بافت كبد به منظور بررسي تغييرات هيستومورفولوژي و هيستومورفومتري نمونه برداري شد. يافتهها: بررسي هيستومورفومتري و هيستومورفولوژي بافت كبد، نشان داد كه ساختار سلولهاي كبدي، سينوزوئيدها، وريدها، مجاري صفراوي و پراكندگي سلولهاي كوپفر در گروه هاي كنترل و ال كارنيتين نرمال بود. اما در گروه MTX بالوني شدن سلول هاي كبدي، التهاب لوبولي، افزايش تعداد سلول هاي دفرمه شده و كاهش قطر سينوزوئيدها مشاهده شد. در گروه دريافت كننده MTX به همراه ال كارنيتين، علائم نامطلوبي مثل بالوني شدن سلول هاي كبدي و التهاب لوبولي تخفيف پيدا كرده بود و تعداد سلول هاي دفرمه نسبت به گروه MTX كمتر شده بود. نتيجهگيري: از نتايج بدست آمده در اين مطالعه، مي توان چنين نتيجه گرفت كه مصرف ال كارنيتين به عنوان متعادل كننده انرژي سلول ها مي تواند با افزايش انرژي اثرات سوء داروي متوتركسات را در بافت كبد كاهش دهد.