شماره ركورد كنفرانس :
5417
عنوان مقاله :
حكمراني خوب و منتقدان آن:جستاري معرفتشناختي پيرامون ستروني گفتمان مخالفان حكمراني خوب
پديدآورندگان :
محمودي محسن dr.mahmodi@gmail.com دانشآموخته دكتري علوم سياسي، دانشگاه شهيد بهشتي،تهران، ايران
كليدواژه :
حكمراني , حكمراني خوب , حكمراني دموكراتيك , معرفتشناسي , روششناسي و پارادايم
عنوان كنفرانس :
نخستين همايش ملي اقتصاد ايران؛ اصلاحات ساختاري در گام دوم
چكيده فارسي :
نظريه حكمراني خوب از هنگام ظهور مدرنيته مـتأخر با اقبال گستردهاي در جهان مواجه شده است؛ تا جاي كه هماكنون ميتوانيم بگوئيم كه به يك «پارادايم» بدل شده است. با اين همه، حكمراني منتقدين سفتوسختي نيز دارد. آنها معمولاً نقد خود را از دو زاويه معرفتشناسي و روششناسي مطرح ميكنند. به باور آنها مهمترين گزارهها در فهم حكمراني مكانمندي و زمانمندي است؛ در واقع قبض و بسط حكمراني در گرو «جغرافياي درك» آن است. تنها مردم يك كشور ميتوانند براي حكمراني نسخه بنويسند و هيچ تجويزي از جانب نهادهايي بينالمللي، بهويژه بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول، بدون در نظر گرفتن شرايط بومي، تاريخي و اجتماعي جامعه مفيد نخواهد بود. روش: اين مقاله بر پايه منابع كتابخانهاي در زمينه حكمراني خوب تدوين و با استفاده از روش اسنادي انجام شده است. يافتهها: نقدهاي مختلف بر حكمراني، از پستمدرنيسم و پساساختارگرايي تا نئوماركسيسم و تئوكراسي، جز دامن زدن به بحثهاي سترون و ايجاد اغتشاش مفهومي در مورد اصول حكمراني، و در نهايت مونتاژي باسمهاي تحت لواي بوميسازي، ثمر ديگري نداشته است. نتايج: يك بدنۀ پژوهشي بسيار غني و قدرتمند حاكي از تأثيرگذاري مثبت حكمراني بر توسعه و اصلاح نقاط ضعف نظام تدبير/تصميمگيري دولتها است. اما در مقابل، ادبيات انتقادي حكمراني، عموماً در سطح بحثهاي آكادميك و عموماً شكاكانه باقي مانده است و در هدف اعلامي خود، يعني بازنگري و بازپيرايي تعريف حكمراني، دستاورد خاص و قابل دفاعي نداشته است.