شماره ركورد كنفرانس :
5431
عنوان مقاله :
ارزش معرفتي صورت خيال نزد ابنسينا
پديدآورندگان :
دليري فريده faribadaliri1@gmail.com دكتراي فلسفه هنر، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد علوم و تحقيقات، تهران، ايران
كليدواژه :
خيال , تخيل , تجريد يا انتزاع , تَرَتُّب , كلي , ذات , محاكات.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي « واقعگروي معرفتي در فلسفه اسلامي و چالشهاي پيشروي آن»
چكيده فارسي :
رابطه هنر با شناخت يكي از مهمترين بحثهاي محوري فلسفه، هنر و ادبيات است. ابنسينا هنر را امر مخيل و شعر را كلام مخيل ميداند. بحث تخيل در فلسفه ابنسينا ابعاد گوناگون دارد. او ابعاد تخيل را تصور خيالي، تصديق خيالي، استدلال خيالي و فايده آنها را اثرگذاري التذاذ و تعجيب ميداند. نخستين بار بحث تخيل در حوزه معرفتشناسي در رساله نفس شفاي ابنسينا مطرح ميشود. ابنسينا انواع شناخت ما از جهان را حسي، خيالي، وهمي و عقلي ميداند. اينها سلسلهمراتب ادراك را شكل ميدهند. در اين چهار مرتبه ادراك، نظريه تجريد يا انتزاع، رابطه تَرَتُّب، كليت و ادراك ذات به نحو متفاوت اتفاق ميافتد. ادراك عقلي مجردترين نوع ادراك است، يعني ادراك كلي و ادراك به ذات شيء است. تصورات و ادراكات خيالي با صورتهاي حسي همشكل و هم ماهيت هستند و به ما ادراك جزئي ميدهند؛ يعني شيء را با ملحقات مادي آلودهشده به ماديت معرفي ميكنند و ما به شناختي از شيء ميرسيم، اما به شناخت ذاتي شيء نميرسيم. پژوهش حاضر به روش توصيفي/ تحليلي نشان ميدهد سلسلهمراتب و جايگاه خيال بين حس و عقل قرار داشته و داراي ارزش معرفتي پايينتري از عقل است و در اين سلسلهمراتب درجهبندي، روابط و نسبتهايي باهم دارند. ازنظر ابنسينا خيال و تخيل دو قوهاي هستند كه صورت را از ماده انتزاع ميكنند. صورتهاي خيالي كه معقولات از آنها به دست ميآيند با صورت حسي تفاوت دارند. آنها در پديد آمدن صورتهاي عقلي و شناختي وساطت ميكنند و صورتهاي تخيلي كه قوه تخيل ما مي سازد، حاصل محاكات نفساند. هدف اين نوشتار نخست بررسي تفاوت ميان صورتهاي خيالي با تخيلي و روابط آنها با بقيه صورتهاست. سپس ارزيابي اهميت معرفتشناختي صورت خيال است. آنچه در اين مقاله بيانشده اين است كه در صورت دستيابي به ادراك كلي، راه حس، خيال و وهم يك اعتبارمعرفت شناختي به دست ميدهد.