شماره ركورد كنفرانس :
5431
عنوان مقاله :
واقعنمايي گزارههاي زيبايي شناحتي در ادارك حسي (با تكيه بر آراء ملاصدرا)
پديدآورندگان :
اميني مهدي dr.mamini63@gmail.com استاد مدعو دانشگاه سوره و پژوهشگر گروه ادبيات و هنراسلامي پژوهشگاه امام صادق (ع)، تهران، ايران
كليدواژه :
زيبايي , ادراك حسي , واقعنمايي , لذت زيباييشناختي.
عنوان كنفرانس :
اولين همايش ملي « واقعگروي معرفتي در فلسفه اسلامي و چالشهاي پيشروي آن»
چكيده فارسي :
مبتني بر آراء ملاصدرا، اگر بپذيريم؛ حقيقت زيبايي «نحوه وجود كمالي»1 است كه در مراتب مختلف وجود يا ظهورات با قيود اختصاصي،2 تحقق دارد و همچنين بپذيريم كه اين نحوه وجود كمالي در امر زيباي مادي ـ اعم از هنرها و امور طبيعي ـ با شاخصه وحدت در نسب يا تناسب تحقق دارد،3 در اينصورت ميتوان اين پرسش را مطرح ساخت كه چگونه ادارك حسي شاخصه تناسب يا وحدت در نسبت در امور زيبا، واقعنما خواهد بود؟. حل مسئله در گرو عبور از دو چالش است: لازمه حمل مفهوم زيبا بر يك «گل يا تابلو نقاشي و حتي فيلم سينمايي»، مستلزم شناخت شاخصه تناسب در اجزاي شيء يا وحدت در نسب آنها، با حواس پنجگانه است و حال آنكه مفاهيم تناسب و وحدت از مفاهيم فلسفي و معقول ثاني هستند. از سوي ديگر مقوله لذت در ادارك زيباييشناختي دخالت دارد و اين شناخت را با قلمرو طبع، ذوق و سليقه شناسنده درگير ميسازد و چه استدلالي ميتواند عدم ناسازگاري اين موضوع با اصل واقعنمايي احكام شناخت حسي را تبيين كند. تلاش نويسنده بر اين اين است كه با پذيرش شناختيبودنِ مفهوم زيبايي و شاخصههاي آن در مصاديق محسوس آن، وجه صدق و كذب آنها را تبيين كرده و نحوه دخالت لذت در دلالت اين گزارهها را تبيين نمايد. رويكرد اين مقاله فلسفي و روش حل مسئله، توصيفي ـ تحليلي است. دستاوردهاي مقاله را ميتوان در اين محورها خلاصه نمود: حكمِ عقل در حملِ مفهوم زيبايي بر موضوعات و اتصاف امور طبيعي يا مصنوعي به زيبايي، حيثيّت اطلاقيه ندارد؛ بلكه حيثيّت تعليليّه و تقييديه دارد. لازمه نظرات صدرا و تحليل آن اين است كه لذت، فرع و نتيجه شناخت زيبايي بوده و به عنوان عَرَض نفساني يك ادراك غيرعلمي است كه در پي شناختِ كمالات صوري اشياء حاصل ميشود و نميتواند حيثيت تعليليه و تقييديه در حكم باشد. لذا اگر افراد در مواجهه با اشياء زيبا، لذت خود را در تصديق دخالت دهند، حيثيّت زيبايي در امور محسوس كه مطلقاً شناختي است را مخدوش نميسازد. اگر تناسب مفهوم فلسفي است، اذعان و اعتراف به وجود خارجي آن در صورتهاي زيبا، محصول شناخت و تعامل عقل و حس است و منطقاً نبايد در منشأ انتزاع خارجي آن ترديد كرد و لذا هر گونه نگره ذهنيت گرايانه در شناخت تناسب مخدوش است.