شماره ركورد كنفرانس :
5453
عنوان مقاله :
تعيين پارامترهاي تأثيرگذار در مدلسازي آبشستگي پايه پل با استفاده از روش مبتني بر كرنل SVM با در نظر گرفتن عدم قطعيت مدلسازي
پديدآورندگان :
كاظمي زيبا ziba.kazemi@iau.ac.ir استاديار، گروه عمران، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد اهر اهر، ايران
كليدواژه :
آبشستگي , خاك چسبنده و دانهاي , عدم قطعيت , ماشين بردار پشتيبان
عنوان كنفرانس :
سومين كنفرانس ملي مهندسي عمران، توسعه هوشمند و سيستم هاي پايدار
چكيده فارسي :
امروزه پديده آبشستگي يكي از مسائل مهم در علم مهندسي رودخانه و مهندسي سواحل است. آبشستگي باعث ايجاد گودال در اطراف پايههاي پل و در نهايت تخريب آن ميگردد. تاكنون مطالعات بسياري در اين خصوص انجام شده و روابط متعددي براي تخمين پارامتر عمق آبشستگي ارائه گرديده است. با اين حال، به دليل تأثير پارامترهاي مختلف و وجود عدم قطعيت در پديده آبشستگي روابط موجود منجر به نتايج جامع و دقيقي نميگردند. در تحقيق كنوني با استفاده از چندين سري دادهي آزمايشگاهي كارايي روش هوشمند ماشين بردار پشتيبان (SVM) در تخمين ميزان عمق آبشستگي پايه هاي پل در بسترهاي چسبنده و دانهاي بررسي شد. مدلهاي مختلفي تعريف گرديده و تأثير پارامترهاي هيدروليكي مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج حاصله كارايي بالاي روش به كاررفته در تحقيق را در تخمين عمق آبشستگي به اثبات رساند. ملاحظه گرديد كه مدلهاي تعريفشده براي خاك چسبنده نسبت به خاك دانهاي و غيرچسبنده در تخمين عمق آبشستگي موفقتر مياشند. نتايج نشان داد كه پارامترهاي مربوط به رطوبت نمونه خاك و درصد تراكم خاك رسي در پيشبيني عمق آبشستگي موثر ميباشند. بر اساس نتايج آناليز حساسيت مشخص گرديد كه رطوبت خاك در حالت تركيب رس و ماسه، تنش برشي بيبعد و درصد تراكم خاك رسي در حالت خاك رسي و عدد فرود پايه در حالت خاك غيرچسبنده به ترتيب موثرترين پارامترها در تخمين عمق آبشستگي در خاكهاي چسبنده و غيرچسبنده هستند. با استفاده از روش مونتكارلو عدم قطعيت مدلسازي مورد ارزيابي قرار گرفت و مشخص شد كه روش اعمالي داراي قابليت اطمينان مطلوبي در مدلسازي پارامتر عمق آبشستگي ميباشد.